مثبت اندیشی

چگونه به فرد افسرده کمک کنیم؟

  • افسردگی یکی از شایع ترین بیماری های زمان ما است. این پیر و جوان ، زن و مرد ، فقیر و ثروتمند را به رسمیت نمی شناسد و در میان اقشار مختلف جامعه شیوع دارد. ممکن است افرادی را در اطراف خود بشناسید که به این بیماری مبتلا هستند اما تصور کنید که یکی از دوستان نزدیک یا اعضای خانواده شما افسرده باشد ، در این صورت وظایف شما بسیار سنگین تر از یک همدردی ساده یا یک غم و اندوه سطحی است. بستگان یک فرد افسرده باید بدانند که چگونه به فردی که افسرده است کمک کنند. آنها باید هوشیار باشند و ضمن کمک به عزیزانشان ، خود را فراموش نکنند. در اینجا چند پیشنهاد در مورد نحوه جستجو یا تعیین وقت برای درمان آکنه وجود دارد.

    ۱. برای شروع، باید چگونه به بیمارمان کمک کنیم؟

    برای شروع، باید چگونه به بیمارمان کمک کنیم

    افسردگی یک بیماری جدی اما قابل درمان است که میلیون ها نفر در سراسر جهان به آن مبتلا هستند. این بیماری سن خاصی را نمی شناسد ، در زندگی فرد نفوذ می کند و او و اطرافیانش را به دنیایی از رنج و درد می کشاند. اگر یکی از عزیزانتان به این بیماری مبتلا باشد ، ممکن است احساسات منفی مختلفی مانند سرخوردگی ، عصبانیت ، ترس ، احساس گناه ، اندوه و درماندگی را تجربه کرده باشید. این احساسات طبیعی است زیرا معاشرت با چنین شخصی به هیچ وجه کار آسانی نیست و اگر از خود مراقبت نکنید قطعاً با مشکلاتی روبرو خواهید شد. اما اگر راه درست کمک را بلد باشید ، به خود و بیمار کمک خواهید کرد. اول از همه ، شما باید بدانید که افسردگی چیست و چگونه در مورد آن با بیمار صحبت کنید و در این میان ، هرگز خود و احساسات خود را فراموش نکنید. از سلامت روحی و جسمی خود مراقبت کنید. ممکن است مراقبت از احساسات خود کمی خودخواهانه به نظر برسد ، اما این یک ایده کاملاً اشتباه است زیرا شما برای کمک به بیمار خود به یک منبع قدرت قوی درونی احتیاج دارید و به عنوان یک همراه باید بدانید که افسردگی یک بیماری بسیار جدی است. به آن به عنوان یک حالت گذرا نگاه نکنید. فراموش نکنید که بیمار انرژی ، خوش بینی و انگیزه خود را از دست می دهد ، بنابراین نمی توانید فقط یک مشت جملات انگیزشی کلیشه ای به او بدهید. به عنوان مثال ، “سعی کنید از این وضعیت خارج شوید” یا “خوشحال باشید” ، “بخندید” و. خوب ، همه انسانها می خواهند زندگی شاداب و پرانرژی داشته باشند و هیچ کس دوست ندارد افسرده شود ، بنابراین شما باید عمق فاجعه ای را که در آن گرفتار شده است درک کنید.

    بدخلقی‌های بیمار را به خود نگیرید و ناراحت نشوید

    وقتی فردی افسرده است ، برقراری ارتباط با دیگران برای او دشوار می شود و گاهی اوقات به کسانی که بیشتر دوستشان دارند آسیب می رساند. او با عصبانیت صحبت می کند و نسبت به دیگران پرخاشگر است. به یاد داشته باشید ، این افسردگی است که با شما ناجور صحبت می کند ، نه با بیمار. در حقیقت ، افسردگی او را کنترل کرده و ناجوانمردانه او را به دنیای تلخی سوق می دهد. پس سعی کنید رفتارهای او را نگیرید و ناراحت نشوید.

    سعی نکنید افسردگی عزیزتان را پنهان کنید یا آن را نادیده بگیرید

    افسردگی یک مشکل جدی است و مسئله ای نیست که با پنهان کاری و نادیده گرفتن قابل حل باشد. پذیرفتن مسئله اولین قدم برای حل آن است. با پذیرش بیماری ، به خود و فرد تحت درمان کمک زیادی خواهید کرد.

    شما قادر به رفع افسردگی فرد بیمار نیستید

    سعی نکنید بار بهبودی بیمار را بر دوش خود حمل کنید. درمان نه مسئولیت شماست و نه توانایی شما در انجام آن. هیچ کس نمی تواند با تقدیم خود به دیگری ، دنیای خود را خوشبخت کند. بیمار افسرده شما باید در مورد بهبودی و درمان تصمیم بگیرد و از این طریق فقط می توانید به او کمک کنید.

    ۲. تشخیص و شناسایی افسردگی در نزدیکان

    تشخیص و شناسایی افسردگی در نزدیکان

    گاهی اوقات بستگان بیمار اولین موانع بهبودی او هستند ، زیرا آنها علائم خارجی و داخلی افسردگی را تشخیص نمی دهند و با واکنش های منفی نسبت به بیمار ایستاده و مشکل را دو چندان می کنند. بنابراین باید افسردگی و علائم آن را بدانیم. فقط در این صورت است که می توانیم بفهمیم چگونه به فردی که افسردگی دارد کمک کنیم. اگر علائم زیر در اطرافیان شما وجود داشته باشد ، به احتمال زیاد به افسردگی مبتلا می شوند:

    • فرد افسرده علاقه و توجه خود را به امور از دست می دهد. او دیگر علاقه ای به کار ، اوقات فراغت و ارتباط با دیگران ندارد و از اجتماعات دوستانه و اجتماع فاصله می گیرد.
    • فرد افسرده دائماً از درد متناوب شکایت دارد. او معمولاً احساس خستگی می کند و فکر می کند سردرد ، معده درد یا کمردرد دارد.
    • فرد افسرده از بی خوابی یا خواب زیاد رنج می برد. او بیهوش ، فراموشکار و فاقد انرژی است.
    • فرد افسرده بیشتر یا کمتر از حد معمول غذا می خورد. کاهش یا افزایش وزن ناگهانی
    • فرد افسرده قرص مصرف می کند. او به قرص های خواب آور و آرامبخش روی می آورد.

    ۳. چگونه باید با بیمار افسرده صحبت کنیم؟

    چگونه باید با بیمار افسرده صحبت کنیم

    گاهی اوقات ممکن است صحبت با عزیزانتان در مورد افسردگی آنها کمی دشوار باشد. افراد اطراف شما احساس می کنند با صحبت در مورد افسردگی ، فرد مبتلا عصبانی می شود یا احساس توهین می کند. در این موارد ، شما باید بدانید که از بیمار چه س questionsالاتی می پرسید و چگونه حمایت خود را نشان دهید. اگر نمی دانید از کجا شروع کنید ، در اینجا چند پیشنهاد در مورد نحوه جستجو یا قرار ملاقات برای وسایل عتیقه آورده شده است. همیشه به یاد داشته باشید که داشتن گوش شنوایی بسیار مهمتر از توصیه های خشک و خالی است. شما مسئول حل مشکل افسردگی نیستید ، تنها وظیفه شما شنیدن همدلی است. گوش دادن دلسوزانه می تواند مفیدترین کمک به بیمار باشد. سعی کنید اعتماد او را جلب کنید ، او را تشویق کنید که بدون قضاوت صحبت کند و غصه بخورد. در این کار استقامت داشته باشید. بیمار باید به تنهایی از غار خود بیرون بیاید و شروع به صحبت کند. وقتی او به شما اعتماد کرد ، تعداد مکالمات را زیاد کنید تا احساسات منفی او تخلیه شود و در قلب خود احساس راحتی نکند.

    روش‌هایی برای شروع گفت‌وگو:

    • من اخیراً نگران شما هستم
    • رفتار شما اخیراً کمی تغییر کرده و من نگران شما هستم.
    • شما اخیراً کمی بی حال به نظر می رسید ، دلیل چیست؟
    • از کی اینجوری شدی؟
    • چیزی شما را ناراحت کرد؟
    • چه کمکی می توانم بکنم؟
    • آیا به کمک گرفتن از یک دکتر یا مشاور فکر کرده اید؟ (حمایت از بیمار را فراموش نکنید و او را به امید بهبودی تشویق کنید. زبان مکالمه و اضطراب فرد افسرده را برای عملکرد موثرتر به دست آورید).
    • بدان که تو تنها نیستی و من در کنارت هستم.
    • این یک وضعیت موقتی است و مطمئن باشید که اوضاع تغییر خواهد کرد. با این حال ، اکنون شرایط سختی را پشت سر می گذارید و من شرایط شما را درک می کنم.
    • من می دانم که من عمیقا نمی توانم احساسات شما را تجربه کنم ، اما بدانید که شما برای من بسیار مهم هستید و می خواهم به شما کمک کنم.
    • اگر حوصله درمان و خلاص شدن از شر این بیماری را ندارید ، فقط یک روز ، یک ساعت یا حتی یک دقیقه بیشتر تحمل کنید و درمان را رها نکنید ، برای موفقیت منصرف نشوید.
    • به من بگو چه چیزی از من برای تو ساخته است.

    در گفت‌و‌گو با بیمار افسرده هرگز این جملات را نگویید:

    • نیمه پر لیوان را ببینید.
    • وقتی دلایل زیادی برای زنده بودن و زندگی وجود دارد ، زندگی کن ، خوشبخت باش یا چرا ناامیدی.
    • بسیار متاسفم اما کاری از دست من بر نمی آید.
    • سعی کنید از این شرایط خارج شوید ، این چه وضعیتی است؟
    • چرا اینجوری شدی؟ (یا به زبان مردم بی دقت: چه اتفاقی برای شما افتاده است؟)
    • آیا هنوز افسرده هستید؟ خودت را تکان بده.

    ۴. از خود مراقبت کنید

    از خود مراقبت کنید

    همه ما دوست داریم عزیزانمان را از درد و غم دور نگه داریم. اما راه حل این مشکل به دست شخص دیگری جز خود شخص بیمار نیست. افراد اطراف شما می توانند به روند بهبودی کمک کنند و این کمک تنها در صورتی امکان پذیر است که آنها در وهله اول به سلامتی خود اهمیت دهند.

    با بیمار صریح حرف بزنید

    گاهی اوقات بدخلقی یک فرد افسرده باعث می شود که نزدیکان وی از گفتگو با او اجتناب کنند و در مقابل او سکوت کنند. این بسیار اشتباه است و می تواند منجر به افسردگی شود. از واکنش های بیمار نترسید. با او واضح صحبت کنید.

    در کمک کردن، حد و مرز مشخصی داشته باشید

    افراد اطراف نمی توانند سنگین درمان و نجات بیمار را به تنهایی تحمل کنند. بدون برنامه ریزی و اختصاص صد در صد زندگی خود به ایجاد بیمار ، مشکل جدیدی ایجاد می کند. در این حالت ، نزدیکان کم کم متوجه می شوند که خودشان را فراموش کرده اند.

    روند زندگی شخصی‌تان را به هم نزنید

    درست است که کمک به بیمار مدتی طول می کشد و برنامه های شما را تغییر می دهد ، اما اجازه ندهید شکل اصلی و برنامه های خاص شما کاملاً از کار بیفتد. برنامه های سفر و اوقات فراغت را در برنامه خود بگنجانید و به دلیل این مشکل از آنها صرف نظر نکنید.

    از دیگران برای حل این مشکل کمک بگیرید

    فکر نکنید با طرح این مسئله و کمک گرفتن از دیگران به یک بیمار افسرده خیانت می کنید یا او را لکه دار می کنید. کمک گرفتن از دیگران ، به ویژه افراد آگاه ، در همراهی با عزیزانتان بسیار مفید خواهد بود. لازم نیست که به همه جزئیات رفتار یا بدخلقی او را بگویید ، فقط در مورد احساسات خود ، وضعیت کلی وضعیتی که در آن قرار دارید صحبت کنید و ناراحت شوید.

    بیمار را به درمان و کمک گرفتن از متخصص تشویق کنید

    افسردگی با اتکا به قدرت یک روزه یک باره قابل درمان نیست. درمان آن نیاز به یک روند تدریجی دارد. با تعیین اهداف کوتاه مدت ، باید در تغییر وضعیت تلاش کنید و هر روز برای ایجاد این تغییرات قدم مثبتی بردارید. برای قرار دادن بیمار در چنین روندی ، باید او را متقاعد کنید که بیماری خود را جدی گرفته و درمان را شروع کند.

    اگر او از دریافت کمک امتناع ورزید:

    از او بخواهید برای معاینه عمومی به یک پزشک عمومی مراجعه کند. فرد مبتلا به افسردگی دوست ندارد به متخصص مراجعه کند. پذیرش بیماری و مراجعه به پزشک برای حل مشکلات روانی برای همه ما کمی دشوار است ، اما با پیشنهاد یک معاینه عمومی ، بیمار احساس امنیت می کند. تشخیص علائم افسردگی برای یک پزشک عمومی آسان است ، بنابراین پزشک عمومی می تواند بیمار را ترغیب کند که به یک متخصص مراجعه کند.

    یک پزشک خوب پیدا کنید و در اولین ویزیت بیمار را همراهی کنید. یافتن یک پزشک خوب کار سختی است و نیاز به آزمون و خطا دارد. این برای بیمار دشوارتر است زیرا وی انرژی کافی برای بررسی ندارد. به این ترتیب باید به او کمک کنید و در اولین جلسه با پزشکی که پذیرفته شده است او را همراهی کنید.

    به بیمار کمک کنید لیستی از شرایط خود تهیه کند تا به پزشک ارائه دهد. می توانید به او کمک کنید تا این لیست را تهیه کند ، مثلاً با گفتن اینکه فکر می کنم صبح احساس بهتری دارید یا قبل از رفتن به محل کار معده درد دارید.

    در طول درمان از بیمار حمایت کنید ، در روند درمان عشق و علاقه خود را از او دریغ نکنید. دلسوز باشید و با هم باشید. البته مثبت ماندن گاهی اوقات بسیار دشوار است ، خصوصاً وقتی بیمار بدخلق و پرخاشگر است. با این حال صبور باشید و در کنارش بمانید.

    به هر چیزی که باعث تسریع در بهبود می شود توجه کنید. به قرارهای پزشک ، درمان های خانگی مناسب و سرعت بخشیدن به روند درمان توجه کنید.

    واقع بین باشید ، درمان و بهبود افسردگی کند است. با چند مرحله ساده انتظار سلامتی کامل را در کوتاه مدت نداشته باشید. رنج عزیزان طاقت فرسا است ، اما سعی کنید واقع بینانه و منطقی باشید.

    الگوی مثبتی باشید. اگر سبک زندگی خود را سالم و شادتر کنید ، تأثیر شگفت انگیزی بر روی بیمار خواهید داشت. به عنوان مثال ، سعی کنید سیگار نکشید ، غذای سالم بخورید ، خوش بین باشید ، ورزش کنید و ….

    بیمار را به فعالیت تشویق کنید. سعی کنید برنامه های سرگرم کننده داشته باشید و بیمار را درگیر آنها کنید. به عنوان مثال ، به یک فیلم خنده دار بروید یا او را به رستوران مورد علاقه خود ببرید. با هم ورزش کنید یا فقط به پیاده روی بروید.

    هر وقت فرصتی پیدا کردید در کارهای خانه به بیمار کمک کنید. کارهای ساده مانند کارهای خانه و نظافت فراتر از حوصله بیمار است. تا زمانی که به زندگی شخصی شما آسیب نرسد ، به او کمک کنید.

    ۵. در شرایط بحرانی چه باید کرد؟

    در شرایط بحرانی چه باید کرد

    اگر احساس کردید بیمار شما خودکشی کرده است ، او را تنها نگذارید. بسیار دردناک است که فکر کنید شخصی که دوستش دارید قرار است چنین کار وحشتناکی را انجام دهد. اما برخی از بیماران افسرده راهی برای نجات خود نمی بینند و افکار آشفته آنها باعث می شود که به فکر مرگ باشند و بیمار راهی جز مرگ برای رهایی از درد و پایان دادن به احساسات تاریک خود نمی بیند.

    وقتی فردی به این مرحله می رسد ، معمولاً در موقعیت های زیر قرار می گیرد:

    او دائماً در مورد مرگ و خودکشی ، درماندگی و نفرت از خود صحبت می کند.

    این به خود ویرانی تبدیل می شود.

    پس از مدتی صحبت ، بدون مقدمه ساکت می شود.

    برای اجرای برنامه خود به دنبال یک قرص ، سلاح یا ابزاری باشید.

    اگر احساس کردید یا قصد انجام چنین کاری را دارید با بیمار خود صحبت کنید. بحث کردن دشوار است ، اما این بهترین کاری است که می توانید برای نجات او انجام دهید. صریح باشید ، از دیگران کمک بگیرید. شغل شما می تواند یک زندگی را نجات دهد.

    افسردگی یک بیماری سیاه و سرماخوردگی است که می تواند زندگی فرد مبتلا و اطرافیانش را کاملاً فلج کند. اما با درک صحیح از رفتار بیمار و آنچه اطرافیان باید انجام دهند ، می توان از چنگال قدرتمند آن فرار کرد و طعم سلامتی را با عشق و صبر تجربه کرد. کافی است بدانید که چگونه به فردی که افسرده است کمک کنید. .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    سه × 2 =

    دکمه بازگشت به بالا