مثبت اندیشی

چگونه در زمان حال زندگی کنیم؟

  • وقتی به تلاش های خود برای مبارزه با اضطراب فکر می کنم ، می فهمم که در آینده بیش از حد تحت فشار قرار گرفته ام. اینکه من چقدر دیوانه ام درباره اتفاقاتی که نیفتاده و احتمالاً هرگز نخواهد افتاد دیوانه کننده است. زندگی در زمان حال برای برخی از ما تمرین می خواهد. من در تمام طول زندگی خود با هیولای اضطراب می جنگیدم و به دلیل ناتوانی در ترس ، فرصت های بزرگ زیادی را از دست داده ام. بعضی از شما ممکن است بیشتر درگیر گذشته باشید و بنابراین افسردگی را تجربه کنید و به همین ترتیب روز گذشته یکی پس از دیگری با حسرت روز گذشته خود را سپری کنید. من می دانم که زندگی با اضطراب و افسردگی طاقت فرسا است ، بنابراین بهترین کار این است که با تمرین زندگی در حال حاضر از انرژی ، استعدادها و امکانات خود نهایت استفاده را ببریم. در این مقاله ، به عنوان یک روانشناس ، می خواهم تمرینات عملی را که قصد دارم خودم انجام دهم تا در مورد زندگی در حال حاضر یاد بگیرم ، با شما در میان بگذارم. بنابراین بیایید ببینیم که در حال حاضر چگونه زندگی می کنیم.

    معایب زندگی در جایی غیر از زمان حال

    نمی دانم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد من را ناراحت می کند. من دوست دارم موقعیت ها برایم قابل پیش بینی باشد ، و در صورت عدم وجود چنین اضطرابی احساس اضطراب می کنم. ذهن من پیش بینی می کند که در مواجهه با چیزهای ناشناخته چه اتفاقی خواهد افتاد. اضطراب باعث می شود که این پیش بینی ها اغلب منفی باشند ، که به نوبه خود اضطراب را افزایش می دهد و یک چرخه معیوب ایجاد می کند.

    در هر صورت داشتن کنترل بر زندگی خیالی توهمی است. من نمی توانم آنچه برایم اتفاق می افتد کنترل کنم ، اما می توانم اضطراب را به روشی مثبت کنار بیاورم. به عنوان یک روانشناس ، من راه های زیادی برای مقابله با اضطراب می دانم ، می توانم در مورد آن صحبت کنم ، می توانم در مورد آن بنویسم ، و می توانم خلاق باشم. می توانم بدوم ، یوگا انجام دهم و در مورد احساس خودم با خودم صادق باشم. دیدن چهره دوستم وقتی از نگرانی هایم صحبت می کنم باعث خنده من می شود و می فهمم که ترسهایم از ذهنم بیرون می آیند چقدر مسخره هستند.

    برای برخی از شما زندگی در گذشته و با حسرت و تکرار آنچه که دیگر نمی توانید تغییر دهید ادامه دارد. در چنین حالتی ، آنچه را از دست می دهید زندگی در زمان حال و لذت بردن از روزی است که دارید ، بر حسرت های آینده و زندگی که به زودی خواهید دید ، می افزاید.

    زیستن در زمان حال

    زیستن در زمان حال

    این یک جنون است که یک رفتار را بارها و بارها تکرار کنید و انتظار نتایج متفاوتی را داشته باشید. اگر رفتار ، افکار و اعمال خود را تغییر ندهیم ، مانند این است که کلید را جلوی در قفل شده انداخته و راه رشد را بر روی خود ببندیم. اگر به کاری که تا امروز انجام داده ام ادامه دهم ، اضطراب من هرگز بهتر نخواهد شد. اما اگر با آن مبارزه کنم ، درهای جدید همیشه برای حرکت در مسیرهای جدید باز می شوند.

    به همین دلیل هدف من برای ماه آینده بسیار ساده است: زندگی هرچه بیشتر در زمان حال.

    من می خواهم از ذهن ، ترس و داستانهای منفی تکراری آن بیرون بیایم. من می خواهم وقت زیادی را که برای آینده و گذشته صرف کردم هدر ندهم و در زمان حال باشم. البته ، گاهی اوقات خوب است که به آینده و گذشته فکر کنیم ، این بخشی از جذابیت زندگی است ، اما من فکر می کنم حضور در زمان حال چیزی است که باید روی آن کار کنم. اگر شما ، مثل من ، فکر می کنید که باید به سراغ تمرینات عملی برویم:

    تمرینات کاربردی برای اینکه در زمان حال زندگی کنیم

    ۱. تنفس

    تنفس

    نفس کشیدن به طور کامل و عمیق برای من امکان پذیر نیست. من مطمئن هستم که این نوع تنفس زمانی برای من طبیعی بود ، اما با گذشت سالها زندگی من کم عمق شده است. هر چه بیشتر استرس داشته باشم نفس کمتری می کشم. سعی می کنم به تنفس خود توجه کنم ، خصوصاً در شرایطی که بیش از هر زمان دیگری به آن احتیاج دارم. قبل از ورود به یک وضعیت اضطراب آور ، سعی می کنم مکث کنم و حداقل 3 نفس عمیق قبل از هر عمل بکشم. من قبل از شروع سخنرانی در دانشگاه از این روش استفاده کردم.

    ۲. مینیمالیست باشید

    مینیمالیست باشید

    دارایی های مورد نیاز خود را از زندگی خود خارج کنید. این آخر هفته را این کار را کردم ، احساس نیمی از آنچه متعلق به من بود احساس آرامش عجیبی به من داد. تجمع جسمی از نظر روانی آشفته و از هم گسیخته می شود. خلاص شدن از شر چیزهایی که به آن احتیاج ندارید و فقط حفظ مایحتاج زندگی احساس راحتی را با خود به همراه می آورد و آنچه واقعاً در زندگی مهم است را به ما یادآوری می کند. مهم قطعاً چیزهای مادی نیست. شما نمی توانید ناگهان مینیمالیست شوید ، اما هرچه به این سبک زندگی نزدیک می شوم ، با آگاهی بیشتری نسبت به خریدهایی که انجام می دهم عمل می کنم. من این رفتار جدید خرید را حتی در سوپرمارکت دنبال می کنم. اخیراً بیشتر مراقبم است که قبل از تمام شدن وعده های غذایی فعلی غذاهای تازه خریداری نکنم.

    ۳. لبخند بزنید

    لبخند بزنید

    من همیشه به عنوان یک دختر شاد و بامزه شناخته شده ام ، حتی معلمان مدرسه من در گزارش های خود از من به این ترتیب یاد می کردند. با این حال ، وقتی اجازه می دهم اضطراب مرا تحت فشار قرار دهد ، تأثیر وحشتناکی روی صورت من دارد. بعضی اوقات وقتی به چیزی فکر می کنم ، مچ دستم را در آینه می گیرم و متوجه اخم بزرگی می شوم که فقط با یک فکر روی صورتم نقش بسته است. افکار قدرت فوق العاده ای دارند اما این افکار مشخص نمی کند که ما کی هستیم ، نباید اجازه دهیم در کسری از ثانیه چنین افکاری خلق و خوی ما را تغییر دهند. افکار خود را ، هرچه که باشد بپذیرید و سپس لبخند بزنید. یکی از کارهای مورد علاقه من لبخند زدن به غریبه ها است زیرا شما نمی دانید که چگونه روز آنها تغییر می کند.

    این مطلب ادامه دارد … .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    2 × سه =

    دکمه بازگشت به بالا