مسائل حقوقی

حق العمل کاری در قانون تجارت چیست و حق العمل کار کیست؟

  • چه کسی حق کار دارد؟ قرارداد کار چیست؟ حق کار چیست؟ آیا می توان هر موضوعی را موضوع قرارداد کار دانست؟ طرف قرارداد حقوق کار چه نوع معامله ای را باید انجام دهد تا مشمول قوانین تجاری شود؟ آیا موضوع معاملات قرارداد کار باید مالکیت تجاری باشد؟ اینها موضوعاتی است که ما می خواهیم در این مقاله در مورد آنها صحبت کنیم.

    حق کار یک قرارداد رضایت ، اجازه ، پیمان و غرامت است که بین شخص حق کار و مدیر او منعقد می شود و در موارد سکوت قانون تجارت ، مشمول مقررات مربوط به قدرت است. وکیل مندرج در قانون مدنی دلیل استفاده از حق کار در بازار تخصص و توانایی کار در جهت انجام معاملات و یافتن طرف معامله برای مدیر است. شما نمی خواهید قرارداد ببندید یا نمی توانید آن را انجام دهید ، از افراد با تجربه و دانش در این زمینه (حقوق کار) برای دستیابی به نتیجه مناسب تر و تخصصی استفاده می کنید. بنابراین ، برای آگاهی از ماهیت حق کار ، لازم است اجزاء و عناصر قرارداد فوق الذکر و ویژگی های آن مورد بررسی قرار گیرد. در غیر این صورت ، تشخیص آن از سایر اشخاص حقوقی امکان پذیر نخواهد بود. به این معنا ، مباحث زیر عناصر تشکیل دهنده قرارداد مذکور را توضیح می دهد و ما همچنین مفاهیم آن را تعریف و توضیح می دهیم.

    تعریف و مفهوم حق العمل کار و حق العمل کاری

    تعریف حق العمل کار

    طبق ماده 357 قانون تجارت ، حق کار شخصی است که به نام خود ، اما به نمایندگی از مدیر ، تجارت می کند و در ازای این عمل ، حق الزحمه (حق عمل) دریافت می کند. بنابراین ، به خاطر اعمال خود پاداش می گیرید. نام دیگر حق کار ، خرید به منظور سفارش و در حساب دیگری ، حق کار در فرانسه “کمیسر” نامیده می شود. تفسیر دیگر “نمایندگی ناقص” است زیرا اگرچه حق کار نماینده است ، اما برای او مسئولیت است و فرض بر این است که حق کار به عهده طرف معامله ای است که مسئول رعایت تعهدات است.

    عناصر تشکیل‌دهنده‌ی قرارداد حق العمل کاری

    عناصر تشکیل‌دهنده‌ی قرارداد حق العمل کاری

    علاوه بر شناسایی قرارداد کار ، عناصر دیگری نیز وجود دارد که برخی از وکلا در ترکیب قرارداد کار گنجانده اند. ما این عناصر را که منجر به تکمیل قرارداد حقوق کار می شود معرفی می کنیم.

    ۱. طرفین معامله

    تاجر اغلب می تواند به دلیل عدم دسترسی به خریدار یا فروشنده کالا ، کالاهای خود را از طریق شخص دیگری خرید و فروش کند. به این فرد کمیسر می گویند. ما قبلاً حق کار را تعریف کرده ایم. مدیر همچنین شخصی است که دستور معامله را به حق عمل می دهد. این شخص لزوماً معامله گر نیست ، اما در هر صورت ، حق کار طبق بند 2 قانون تجارت ، تاجر محسوب می شود. علاوه بر وجود حق و حق کار ، شخصی که بخشی از معامله با حق کار است نیز در قرارداد راهی پیدا می کند. این شخص می تواند یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد. در نتیجه ، همانطور که از ماده 357 قانون تجارت مشاهده می شود ، سه طرف در قرارداد کار نقش دارند.این سه طرف ، همانطور که ذکر شد: حق کار ، مدیر و شخصی که بخشی از معامله با حق کار است. تجزیه و تحلیل نقش این سه حزب به شرح زیر است:

    برای انعقاد قرارداد حقوق کار ، وجود دو طرف در قانون کار و مدیر ضروری است و بخشی از ماهیت آن است. پس از انعقاد قرارداد فوق ، برای ادامه و اجرای قرارداد قانون کار ، شخص ثالث لزوماً به میدان می آید. این شخص بخشی از معامله ای است که با آن حق کار منوط به قرارداد با مدیر اصلی است. که به عنوان شخص ثالث در برابر طرفین قرارداد حق کار شناخته می شود (یعنی حق کار و فرماندهی) ؛ ثالثاً ، اگرچه وجود آن برای اجرای قرارداد ضروری و ضروری است ، اما وجود آن در زمان انعقاد قرارداد ضروری نیست. زیرا قرارداد فوق الذکر تنها با مطالبه و پذیرش حق کار و کارگردان منعقد می شود. یعنی با توجه به اینکه شخصی که در معامله با حق کار مشارکت می کند هیچ نقشی در انعقاد قرارداد حق کار (بین مدیر و حق کار) ندارد ، عنوان شخص ثالث را به خود اختصاص می دهد. به تعیین نقش حقوق کار در قراردادهای حقوق کار در توصیف ماهیت حقوقی حقوق کار بسیار مهم است. با توجه به دیدگاه های متفاوتی که می توان در مورد نقش حقوق کار ارائه داد ، تأثیرات متفاوتی نیز از آن منبع به دست خواهد آمد. با این حال ، حق کار دو تعهد مستقیم دارد. یکی در برابر شخص ثالثی که مسئول انجام تعهدات قراردادی است و دیگری در مقابل مشتری ، که باید او را از معامله مطلع کرده و نتیجه معامله را در اختیار او قرار دهد. بنابراین ، هنگام انعقاد معامله با شخص ثالث ، حق عمل در اصل وارد معامله می شود ، اما نتیجه معامله آن متعلق به اصلی است.

    ۲. وجود موضوع حقوقی

    قرارداد کار موضوعی دارد. موضوع قرارداد قانونی است که قرارداد برای آن منعقد شده است. حق کار بر اساس قرارداد ، حق کار موظف است در ازای دریافت حق کار از مدیر ، معامله ای را به نام خود و به حساب مدیر انجام دهد. بنابراین ، هدف قرارداد اعطای اختیار برای انجام معامله در برابر حق عمل است.

    ۳. وجود حق العمل

    در شیوه های تجاری ، سود و فایده گرایی غیرقابل انکار است. به همین دلیل ، در ماده 357 قانون تجارت ، قانونگذار او را مستحق دریافت حق یا کمیسیون کار در ازای خدمات خود می داند. وجود حق عمل عنصر ضروری ماهیت حق کار است. بنابراین ، اگر قرارداد حقوق کار به عنوان کمک مالی یا حتی با شرط مبادله منعقد شود ، قرارداد مزبور بی تأثیر خواهد بود. البته ممکن است قرارداد بسته به مورد عنوان دیگری داشته باشد یا حداکثر در محدوده ماده 10 قانون مدنی باشد.

    واژه حق به شخص ، شغل ، کارمزد یا پول دریافت شده از صاحب دارایی برای فروش دارایی اشاره دارد. در تعریف آن نیز آمده است: (حق کار) پاداشی است که در ازای فعالیت های حق کار اعطا می شود. این حقوق می تواند به هر روشی که عنوان به طور سنتی دارد تعیین شود. تعهدات معمولاً به عنوان درصدی از تعداد معاملات انجام شده یا سود حاصل از آن تعیین می شوند. حق کار نیز می تواند در قرارداد مشخص شود. به این معنا ، به نظر می رسد هیچ مانعی برای تعیین حق عمل به شیوه ای خاص و یا حتی در یکی از اشکال مالکیت وجود ندارد.از آنجا که ماهیت حق کار ، پاداش حق کار است ، و بسته به توافقات بین وی و مدیر ، پاداش حق کار ممکن است اقتصادی غیر از پول باشد. در واقع دولت اراده های تشکیل دهنده قرارداد می تواند هر نوع پولی اعم از شی ، منفعت و حق را به عنوان حق عمل انتخاب کند. قانونگذار همچنین حق عمل را مطلق و کلی دانسته و آن را مختص قسمت خاصی از اموال نکرده است. با این حال ، تعیین و میزان جبران خسارت باید در مفاد مصالحه طرفین قرارداد در زمان انعقاد قرارداد جبران خسارت کار گنجانده شود و شرایط پرداخت آن باید تعیین شود.

    ۴. اطلاع به آمر

    افسر ساعت باید فرمانده را در جریان اقدامات خود قرار دهد و در صورت انجام ماموریت ، فوراً او را مطلع کند. این امر به ویژه در مورد حقوق کار بسیار مهم است ، زیرا قیمت مواد اولیه همیشه ثابت نیست و می تواند بالا یا پایین برود ، و در مواردی که کالاها بالا می روند ، قانون کار وسوسه می شود در صورت عدم اطلاع ، این کار را انجام دهد. معامله بلافاصله از مزیت آن استفاده کنید ، اگر بلافاصله معامله را اطلاع داده اید ، دیگر نمی توانید معامله را برای خود نگه دارید. این قانون حق عمل را ملزم می کند که بلافاصله معامله را مطلع کند و در صورت عدم رعایت این تعهد قانونی ، مدیر ممکن است از پذیرش معامله خودداری کند. به عنوان مثال ، اگر معامله ای انجام شده و قیمت کالا کاهش یافته است ، اگر حق کار فوراً معامله را اطلاع نداده باشد ، ممکن است مدیرعامل با قبول این معامله از پذیرفتن معامله امتناع کرده و در نتیجه به او آسیب برساند.

    انعقاد معامله توسط حق العمل کار به نام خود و به حساب آمر

    این معامله اعتباری محصول تعهد بین دو اراده است. مفاد این سازش بین حق کار و مدیر اصلی این است که معامله ای را به حق کارفرما به نام و به نمایندگی از طرف اصلی در ازای پرداخت حق توسط مدیر انجام دهد. قانونگذار همچنین این ساختار را در ماده 357 قانون تجارت به رسمیت شناخته است. بنابراین ، مانند مباحث قبلی ، مطالعه دقیق و شناخت این عنصر نقش بسیار مهمی در شناسایی ماهیت حق کار دارد.

    اوصاف قرارداد حق العمل کاری

     قرارداد حق العمل کاری

    قرارداد کار ویژگی هایی دارد. بررسی این ویژگی ها به طور قابل توجهی به شناسایی قرارداد کار کمک می کند. اما متأسفانه ، می توان به جرأت گفت که وکلای شرکت ها با آن برخورد نکرده اند.

    الف. حق العمل کاری عقد است

    یک قرارداد حقوق کار ، مانند سایر قراردادها ، مستلزم توافق دو اراده است. دو اراده تشکیل دهنده این قرارداد حق کار و فرماندهی هستند. قانونگذار شرایط خاصی را برای انعقاد قرارداد حقوق کار مشخص نکرده است. بنابراین ، این یک توافق رضایت است و مانند سایر قراردادها ، از قوانین عمومی قراردادها و شرایط اعتبار قرارداد مقرر در ماده 190 قانون مدنی پیروی می کند.

    این مطلب ادامه دارد … .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ده − پنج =

    دکمه بازگشت به بالا