مسائل حقوقی

عناصر سه گانه جرم چیست؟

  • هر عملی باید عناصری داشته باشد تا ماهیت جرم در نظر گرفته شود. برخی از عناصر محدود به جرمی خاص به نام عناصر خاص هستند و برخی از عناصر عناصر مشترک کلیه جرایم هستند. به این دسته عناصر عمومی جرم گفته می شود.

    عناصر عمومی به سه دسته تقسیم می شوند: عنصر حقوقی (قانونگذار این رفتار را جرم شناخته و مجازات کرده است) ، عنصر مادی (فعل یا ترک فعلی که به مرحله ظهور و مرحله فعلیت می رسد) و عنصر روانشناختی (آگاهانه و بدون اجبار) و اکراه داشته باشید) تقسیم شده است. در ادامه ، سه عنصر جرم را به تفصیل توضیح خواهیم داد.

    عنصر قانونی جرم

    فعل یا ترک فعل ، هرچه از نظر اجتماعی و حتی فردی زشت و زشت باشد و برای فرد نامطلوب باشد ، تا زمانی که قانونگذار حکمی را برای آن در قانون مقرر نکند ، مجازات نخواهد داشت و هیچ ضمانت اجرایی نمی تواند باشد. برای عمل فرد فراهم شده است. بنابراین تحقق جرم و شرط تعیین و وضع مجازات منوط به صراحت متن قانونگذار است.

    اصل 169 قانون اساسی ضرورت قانونی بودن جرم را تشخیص داده است. به این ترتیب ، فعل یا ترک فعل هیچ شخصی جرم محسوب نمی شود ، مادامی که قبلاً موضوع دستور یا منع قانونی نبوده باشد. در مورد قانونی بودن مجازات ، ماده 36 قانون اساسی نیز پیش بینی کرده است که البته علاوه بر تعیین مجازات ، اجرای آن نیز منوط به تصریح قانون است. قانونی بودن جرایم و مجازات ها بی شمار است. این یکی از حمایتهای حقوق و آزادیهای مردم است که مستلزم این است که آنها همیشه در برابر تعرضات و اجرای قانون در امان باشند. اجرای صحیح عدالت مبنای دیگری است. زیرا عدالت ایجاب می کند که همه در برابر قانون برابر باشند. بنابراین ، وجود قوانین ثابت در قانونگذاری که هیچ گونه تعصب و سوگیری وجود ندارد و صرف نظر از مورد یا موارد خاص اجرا می شود ، راه رسیدن به این هدف را هموار می کند.

    اصل مهم دیگر این اصل ، اصل آزادی است. زیرا در هر عمل و عملی که جرم انگاری شده ، محدودیتی برای بشر وجود دارد و آزادی او را محدود می کند.

    کاربرد عنصر قانونی در جرایم و مجازات‌ها

    تا زمانی که فعل یا ترک فعل به عنوان جرم شناخته نشود و مجازاتی برای آن تعیین نشده باشد ، حتی اگر اعمال مذکور زشت و ناپسند باشد ، قابل پیگرد و مجازات نیست. بنابراین ، وضعیت فعلی مانند خودکشی یا خودزنی که یکی از بزرگترین گناهان اسلام است ، نمی تواند در دادگاه ها مطرح شود زیرا در قوانین و مقررات جرم محسوب نمی شود. تعیین جرم فقط به عهده قانونگذار است. در اجرای این وظیفه ، قانونگذار باید سعی کند اعمال یا ترک اعمال مجرمانه را صریح و بدون ابهام تعیین کند تا بعداً با تعابیر مختلف قضات روبرو نشوند. زیرا استفاده از تفاسیر مبهم راه را برای برداشت ها و سوinter تعبیرهای شخصی باز می کند. بیان صریح یکی از اصولی است که قانونگذار باید همیشه در وضع قوانین کیفری از آن استفاده کند.

    کاربرد دیگر این است که مجازات مجازات یا اقدام تأمینی و تربیتی و اجرای هر یک از آنها ، حسب مورد ، نباید بیش از مقدار و کیفیت تعیین شده در قانون یا حکم دادگاه باشد و در صورت عمدی یا نادرست بودن آن ، حسب مورد موجب مسئولیت کیفری و مدنی می شود. بنابراین باید اصل قانونی بودن در اجرای حکم رعایت شود. حتی حکم مجازات دیگری در اتمام مجازات اصلی (مجازات تکمیلی) بدون چگونگی تعیین آن در قانون با اصل قانونی بودن مجازاتها مغایرت دارد.

    عنصر مادی جرم

    عنصر مادی جرم

    یک عمل یا ترک فعل خارجی که مظهر قصد مجرمانه یا تقصیر کیفری است ، عنصر مادی جرم را تشکیل می دهد. مقاصد باطنی اشخاص تا زمانی که در صحنه حاضر نشوند مجازات ندارند و مغایر دستورات و نهی های قانونگذار نیستند.

    رفتار انسان نمود بیرونی اراده وی است ، یعنی نیرویی است که می خواهد محیط را تحت تأثیر قرار دهد و تغییر دهد. رفتار را می توان از جهات مختلف جرم دانست. رفتار گاهی به صورت فعل و گاهی به صورت حذف فعل جرم محسوب می شود. گاهی قانونگذار مخاطبان خود را از انجام عملی خاص منع می کند. در این صورت ، ارتکاب این عمل تخلف از قانونگذار و جرم محسوب می شود. گاهی اوقات فعل فعلی به افرادی تحمیل می شود که حذف آنها جرم محسوب شده و مجازات دارد.

    انصراف از عملی در قانون مجازات اسلامی به معنای امتناع از انجام تعهدی است که موضوع حکم قانونی بوده است. اصطلاح دیگری در عنصر مادی جرم وجود دارد که عبارت است از جرم فعل ناشی از حذف فعل. نتیجه ای که معمولاً از یک عمل مثبت بدست می آید نیز ممکن است با ترک فعل حاصل شود. به عنوان مثال ، یک نابینا می خواهد از خیابانی عبور کند که یک چاه در وسط آن قرار دارد. شخصی نیز نابینایان را می بیند. با این حال ، او از راهنمایی و کمک خودداری می کند. نابینا در چاه می افتد و می میرد. اخلاق این شخص مذموم است و جای سرزنش دارد. با این حال نمی توان به راحتی او را قاتل شناخت. همچنین مقصر دانستن حذف فعل است که قانونگذار مخاطب را به انجام فعل مکلف کرده است.

    برای جرایم با استفاده از عنصر مادی تقسیم بندی شده است. از جمله آنها جرم فوری و مداوم است. جرم فوری به عمل یا ترک فعل مجرمانه ای اطلاق می شود که بلافاصله یا در مدت زمان کوتاهی انجام شود ، مانند سرقت یا امتناع از اعلام تولد کودک. جرم مستمر عبارت است از عمل یا ترک فعل مجرمانه ای که به مرور زمان ادامه داشته و نشانگر ادامه سو نیت مرتکب از جمله توقیف غیرقانونی یا حبس یا اختفا conce اموال مسروقه است. همچنین ، چه جرمی فوری باشد و چه مستمر ، هنگامی که از یک فعل منفرد تشکیل شده باشد جرم ساده خوانده می شود و هنگامی که بر اساس متنوع یا مشابه بودن این افعال از چند فعل مادی تشکیل شده باشد ، جرم مرکب خوانده می شود. و یک جرم عادت است.

    جرم را ترکیبی می گویند که عنصر مادی آن ترکیبی از اقدامات مختلفی است که برای رسیدن به یک نتیجه واحد ترکیب می شوند. نمونه بارز جرم مرکب ، جرم کلاهبرداری است. برای ارتکاب این جنایت ، متوسل شدن به وسایل تقلبی و بدست آوردن اموال ضروری است.

    جرم عادت ، وقوع فعل خاصی است که بارها انجام می شود تا عادت مرتکب این اعمال حاصل شود. بنابراین ، تحقق جرم از روی عادت زمان بر است.

    تقسیم دیگری که از یک فعل مادی ناشی می شود ، جرم مطلق و جرم مقید است. در جرم مطلق ، قانونگذار به اثر زیانبار احتمالی آن توجه نمی کند و جرم در شکل یا شکل ظاهری رفتار می کند و اثر مضر در مجازات رفتار لحاظ نمی شود.

    اما اگر قانونگذار دستیابی به نتیجه معینی را برای مجازات رفتار در نظر گرفته باشد ، به عبارت دیگر آن را یکی از عناصر تشکیل دهنده جرم دانسته است ، جرم مرتکب نمی شود و تا نتیجه مورد نظر مجازات نمی شود. بدست آمده است.

    عنصر روانی جرم

    ارتکاب جرم یک عمل مادی یا ترک فعل و همچنین یک عنصر قانونی کافی نیست. فعل یا ترک فعلی که مجرمانه است باید ناشی از اراده مرتکب باشد. یعنی باید بین عمل مادی و حالات روانی مرتکب رابطه ای وجود داشته باشد تا مرتکب آن را مقصر بداند.

    بر اساس عنصر روانشناختی ، تقسیم بندی هایی برای جرایم ارائه شده است که شامل جرایم عمدی و جرایم بزهکارانه است.

    منظور از قصد ، اعمالی است که مرتکب مطابق میل و خواسته خود انجام می دهد. اعمال عمدی همه به یک اندازه ارزش ندارند ، اما قانونگذار بر آن دسته از اقدامات عمدی تمرکز دارد که با سو by نیت یا قصد مجرمانه همراه باشد. به عبارت دیگر ، این به معنای جرایمی است که با اراده و توصیف مجرمانه همراه است ، و نه به طور مطلق.

    قصد نیز به معنای تلاش و کشیدن اراده برای رسیدن به یک هدف شناخته شده است. این هدف از قانون تقنینی است که از آن به عنوان خودکشی تعبیر شده است. نکته مهم در ارتکاب جرم این است که اراده ارتکابی مترادف با قصد مجرمانه است. بنابراین ، جرمی مرتکب نمی شود که اراده ارتکابی بیش از قصد مجرمانه باشد. اراده برای انجام تعهد نیز باید با قصد سوicious سازگار باشد. این بدان معناست که دادگاه باید اطمینان حاصل کند که مرتکب برای نقض نظم قانونگذاری تعیین شده است و مرتکب اراده دارد که از رفتار خود نتیجه کیفری مشخصی بگیرد.

    یکی از ویژگی های عمل عمدی توجه موضوع به نتیجه عمل مجرمانه است. قصد داشتن همچنین به معنای قصد ارتکاب رفتاری است که توسط قانونگذار منع شده است ، که تنها به تنهایی همیشه کافی نیست. گاهي قانونگذار وجود جرم را منوط به داشتن قصدي روشن و صريح مي داند كه مرتكب سعي در تحقق آن داشته است. خودکشی گاهی قطعی و گاه نامشخص است. یعنی در بسیاری از موارد این میل روشن نیست. در کفایت نامشخص ، مرتکب جرم نمی تواند کیفیت نتیجه را قبل از ارتکاب جرم تصور کند. در حالی که در یک مجموعه خاص ، کیفیت نتیجه برای مجرم کاملاً مشخص است.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    بیست − 12 =

    دکمه بازگشت به بالا