بهره وری و مدیریت زمان

چطور جلوی سندروم «فقط همین یک دفعه را بگیریم؟

  • از احمد سیبیل گرفته تا لئو دی کاپریو ، همه ما عادت های بدی داریم که می خواهیم آنها را به عادت های خوب تبدیل کنیم. اما یک اشکال مغزی به نام “فقط همین یکبار” در کار ما اختلال ایجاد می کند. ادامه مطلب را بخوانید تا ببینید آیا می توانید استالین شوید تا اراده خود را خنثی و تقویت کنید ، زیرپایی با دمپایی باریک ، آب گل آلود بپوشید و با تاجر بازار لابی کنید.

    کیک خامه ای را در جای خود قرار داده و کنار بگذارید. فیس بوک را ببندید و لپ تاپ را خاموش کنید. دسته کنسول بازی را رها کنید. بیایید بنشینیم ، من در این گوشه با شما صحبت می کنم!

    اگر می خواهید کار جدیدی – یک عادت جدید ، یک تجارت جدید ، یک زندگی سالم – زیبا آغاز کنید ، باید در حال حاضر با یکی از مضحک ترین جنبه های روانشناسی انسان کنار بیایید. نام این بعد از وجود شما سندرم “فقط همین یکبار” است!

    مطمئنا صابون این سندرم توسط همه شما خورده شده است:

    “من واقعاً آنقدر از خودم خسته شده ام که می توانم کارهایم را پشت سر بگذارم و بنشینم و Candy Crush را بازی کنم … اما من فقط یک بار آن را بازی می کنم و سپس در کار گیر می کنم … اکنون 5 دقیقه در آن اطراف کتاب خدا نیست اشتباه.”

    “من همچنین می دانم که اگر ایمیل را به چپ و راست بررسی کنم ، حواس پرت می شوم … اما این یکی را نیز بررسی می کنم تا ببینم چه چیزی برای من ارسال کنی … سپس من به کار خود خواهم رفت و توجه خواهم کرد.”

    “من خیلی سعی می کنم وزن کم کنم.” من تمام هفته حضرت عباسی را مشاهده کردم. حالا این یک دسر خامه ای است که مرا نمی کشد. “

    آره! اشکال اینجاست: شیرینی های خامه ای.

    این “یک بار” و “یک بار” اراده شما را آزار می دهد و تحقیر می کند و حداقل کاری که می کند کاهش شانس رسیدن به هدف شماست.

    این سندرم یک چیز کاملاً موزی است. همان مار بی سر و صدا پشت سر شما می خزد ، و قبل از اینکه بتوانید آن را در گونی بیندازید ، روزهای تمرین شما را بیرون می کشد و آن را به یک غذای شیرین تبدیل می کند.

    بعد از اینکه او خامه را ریخت و به شما شیرینی داد ، ناپدید می شود. ناگهان به خود می آیی و می بینی ، ای قلب بی خیال … هر رشته ای که پنبه شدی!

    بگذارید این را کشف کنم. من در مورد خصوصیات نهادینه شده انسان صحبت نمی کنم. من در مورد این صحبت نمی کنم که چگونه ، وقتی رژیم سختی دارید ، می توانید ترفندهای کوچکی برای پیشبرد برنامه خود (که چیز خوبی است) انجام دهید. من همچنین در مورد این واقعیت صحبت نمی کنم که وقتی سعی می کنید حواس پرتی را پشت سر بگذارید ، به خود قول می دهید که اگر 2 ساعت چشم هایم را نبندم ، پاداش من نیم ساعت نشستن در فیس بوک است (این نیز یک امتیاز مثبت است) )

    «فقط همین یک دفعه» کی اتفاق می‌افتد؟

    این اتفاق زمانی می افتد که بخواهید رفتاری خاص را تغییر دهید ، اما هر بار توسط خودتان وسوسه می شوید که همان رفتار را تکرار کنید … “من دور آن خط می کشم ، اما فقط یک بار.”

    چرا اگر به «فقط همین یک دفعه» رحم کنید شکست‌تان می‌دهد؟

    اگر می خواهید عادت بدی را جایگزین یک عادت خوب کنید ، در واقع با نوع دیگری از جادوهای سیاه روبرو هستید – به نام جادوی رفتار برنامه ریزی شده.

    چه بخواهیم و چه نخواهیم ، ما هنوز آنقدر پیشرفت نکرده ایم که بتوانیم رفتار خود را خیلی سریع تغییر دهیم. درعوض ، ما بیشتر فکر می کنیم و سپس در مورد چگونگی رفع آن فکر می کنیم.

    وقتی به مغز خود می گوییم: “بسیار خوب ، مغز جان!” ما دیگر این کار را نخواهیم کرد – از این به بعد این کار را خواهیم کرد “، مغز ما چرخیده و با لحنی بسیار تند می گوید:” بنشین و ببین بابا! “آنچه ما انجام می دادیم بسیار ارزشمند بود.”

    آیا به آنچه در بالا می گفتم توجه کردید؟ برای این کار باید قسمت خاکستری سرسخت را بین دو گوشه خود قرار دهید. بگذارید فقط بگویم اولین مورد مانند کشیدن دندان با گاز است.

    اگر می خواهید مغز خود را رام کنید تا به طور پیش فرض این کار را انجام دهد ، نه تنها باید هر بار روی انجام آن تمرکز کنید ، بلکه باید آن را به طور مداوم و در مدت زمان طولانی انجام دهید.

    اگر حوصله داشته باشید بروید و برخی تحقیقات علمی در مورد “تبدیل رفتار تصادفی به یک عادت” بخوانید ، متوجه خواهید شد که اگر ما 3 هفته خود را مجبور به انجام کاری کنیم ، این یک عادت می شود (اگرچه از من بپرسید ، من بگویید به زمان بیشتری نیاز دارد). شما به گونه ای هضم می کنید که عواملی که رفتار تصادفی را به عادت تبدیل می کند عبارتند از: خود شخص ، آن رفتار ، مدت آن رفتار ، اعتیاد آور بودن رفتار.

    این از این اما در این مدت (3 هفته یا بیشتر) ارتکاب هرگونه لغزش می تواند به روند کار آسیب برساند و تحقق آن را به تأخیر بیندازد. مانند بازی های رایانه ای که یک باند سبز بالای سر شخصیت دارد و هر ضربه ای که به او وارد می شود “خونش تمام نمی شود”. یعنی هر وقت به خودتان اجازه می دهید “فقط همین یکبار” ، انگار خون شما کم می شود تا آن مرحله را کامل کنید.

    حال بیایید به اصل مطلب بپردازیم!

    چطور به این سندروم لعنتی غلبه کنیم؟

    “اگر به مغز آمدید ، شلاق را فراموش نکنید!” کمپوت جعلی سهراب و نیچه

    من چند استراتژی برای کمک به شما در انجام این کار دارم. حال کدام یک برای شما مفید است به عوامل بیشماری بستگی دارد. بنابراین همه آنها را امتحان کنید و موارد مناسب خود را انتخاب کنید.

    استالین‌وار بکوبید توی سرشان

    مانند اتحاد جماهیر شوروی سابق ، چند بلندگو در سر خود قرار دهید که به طور مداوم دلایل تغییر سلولهای مغز چشم سفید را بیان می کند (اکنون اگر همه آنها را مجبور نکنید سبیل رشد کرده و یکدیگر را صدا بزنید) دوست ، مشکلی نیست) هرچه استالینیست بیشتر به آنها بگویید چرا ، موثرتر است. حتی گاهی ممکن است لازم باشد این دلایل را روی کاغذ بنویسید و آنها را با صدای بلند برای خود بخوانید. اما اگر با صدای بلند نمی خوانید ، هرچه بیشتر بار در روز به آنها نگاه کنید.

    این مطلب ادامه دارد … .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    13 + 6 =

    دکمه بازگشت به بالا