مسائل حقوقی

ممانعت از حق به چه معناست؟

  • مانع حق در ماده 159 قانون آیین دادرسی مدنی به عنوان اقدامی ذکر شده است که می تواند منشا دعوی باشد. در این ماده آمده است: “دادخواست سلب حقوق ، درخواست شخصی است که می خواهد محدودیت حق انتفاع یا حق انتفاع خود را در ملک دیگری برطرف کند.” سلب حق عملی است که در آن شخص به طور غیرقانونی از دارنده حق انتفاع و حق ارتفاق جلوگیری کند تا بتواند به طور کامل از حق خود استفاده کند. آشنایی با این واقعیت که افراد در صورت وقوع می توانند علیه آن اقدام قانونی کنند و با تشکیل دادخواست تقاضای رفع انسداد را می کنند ، مستلزم آگاهی از اصطلاحات به کار رفته در این ماده قانون از جمله حق انتفاع و حق ارتکاب است. این مقاله را بخوانید تا درباره مفهوم محرومیت از حقوق بیشتر بدانید.

    حق مالی

    بشر از حقوق و مسئولیتهای زندگی در جامعه برخوردار است که با قوانین و مقررات تعیین و توضیح داده شده است. آگاهی و آگاهی از حقوقی که افراد دارند از نظر تأثیراتی که قانون بر آنها تحمیل می کند بسیار مهم است. برخی از حقوق افراد جامعه مربوط به املاک است و به آنها برای تنظیم روابط مالی افراد (مانند حق مالکیت شخصی بر اتومبیل خود) به آنها تعلق می گیرد و برخی دیگر از حقوق مربوط به اموال نیست ، کلماتی برای تنظیم روابط غیر مالی (مانند حق سرپرستی که پدر بر فرزندان خود دارد). به حقوقی که طبق قانون توسط یک شخص به دست می آید “حقوق مالی” گفته می شود. حق مالی یک امتیاز و اختیاری است که شخص بر اساس قانونی نسبت به املاکی بدست می آورد و از طریق آن می تواند از آن اموال استفاده کند. حقوق مالی افراد از یک نوع نیست و انواع مختلفی دارد. در این میان ، برخی از این حقوق به طور مستقیم و برخی غیر مستقیم در رابطه با اموال تأسیس می شوند. منظور مستقیم این است که شخص می تواند بدون هیچ گونه شرطی از ملکی استفاده کند ، اما معنای غیرمستقیم آن است که استفاده از شخص دارای شرایط و ضوابطی است. به عنوان مثال شخصی که طبق سند رسمی صاحب خانه شده ، حق و امتیاز وی در این خانه حق و امتیاز مستقیمی است و می تواند بدون هیچ شرطی از این خانه استفاده کند. اما گاهی حق یک شخص در یک ملک مستقیم نیست. به عنوان مثال ، در شرایطی که “الف” 400000 تومان از “ب” بدهکار است و “ب” به عنوان یک بدهکار ماشین خیاطی را به عنوان وثیقه به مدت دو ماه با او می گذارد ، به طوری که اگر بدهی را پرداخت نکند ، “الف” بفروشد آن را بدست آورید و پول خود را از آن بگیرید ، در این صورت حق طلبکار بر این چرخ خیاطی یک حق غیر مستقیم و واسطه ای است ؛ این بدان معنی است که بستانکار می تواند ملک را بفروشد وقتی که بدهکار بدهی خود را به موقع پرداخت نکند. بنابراین ، اگر بدهی پرداخت می شود ، طلبکار حق هیچگونه چرخ خیاطی را ندارد و باید آن را به طلبکار برگرداند. از طرف دیگر ، انواع مختلفی از حقوق و امتیازات وجود دارد که شخص به طور مستقیم و مستقیم از طریق مالکیت بدست می آورد. در برخی موارد ، حق شخص در مورد یک مال یک حق کامل است که از آن به عنوان “حق مالکیت” تعبیر می شود. در دیگران این حق یک حق ناقص است که دارای دو نوع است و از آن به عنوان “حق انتفاع” و “ارتفاعات” تعبیر می شود. به عنوان مثال ، شخصی که طبق سند رسمی صاحب خانه است ، حق مالکیت این خانه را دارد و می تواند هر نوع تصرفی در آن انجام دهد. یعنی می تواند آن را بفروشد ، اجاره کند ، ببخشد ، رهن بدهد و …. اما در بعضی موارد نمی توان تمام اموال را تصرف کرد. بنابراین نتیجه این می شود که حق انتفاع و حق ارتفاق از جمله امتیازات و اختیاراتی است که افراد بدون داشتن مال بر آنها دارند ، اما این اختیارات کامل نیست بلکه ناقص و محدود است. در ادامه این مفاهیم را بیشتر توضیح خواهیم داد.

    حق انتفاع و حق ارتفاق

    حق انتفاع و حق ارتفاق

    “حق انتفاع” حقی است که به موجب آن شخصی ، بدون داشتن مالکیت ، توسط صاحب ملک برای مدت زمان مشخصی (در ازای پرداخت یا رایگان) اعطا می شود ، فقط اجازه و اجازه استفاده از آن ویژگی. پیدا خواهد کرد در مورد انتفاع ، شخص مالک مال نیست و تصرفاتی که می تواند بر آن داشته باشد محدود به همان اختیاراتی است که مالک در قرارداد به او داده است. به عنوان مثال ، نمی تواند خانه ای را بفروشد ، اجاره دهد یا اجاره دهد که طبق قرارداد موجر اجازه استفاده از آن را داده است.

    “حق ارتفاق” نیز حقی است که برای یک ملک در ملک دیگر احراز می شود. برای درک بهتر این مسئله ، مثالهای زیر را در نظر بگیرید:

    اگر محل قرارگیری خانه و مغازه در کنار یکدیگر به گونه ای نسبت به هم باشد که یکی از راه های رسیدن به خانه عبور از مغازه باشد ، در این مغازه حق عبور خانه وجود دارد که از آن حق عبور دارد. تفسیر می شود و با توجه به این حق ، صاحب خانه می تواند از طریق مغازه عبور کند تا به خانه خود برسد. بنابراین ، همانطور که معلوم شد ، در مثال بالا ، حقی برای صاحب آن خانه در مغازه وجود دارد و آن حق عوارض است.

    مثال دیگر این است که صاحب یک زمین یا خانه به همسایه خود اجازه می دهد تا فاضلاب یا آب باران از خانه یا زمین او عبور کند. در این صورت ، حقی به نام حق اجاره برای همسایه وی بوجود می آید که این نیز مصداقی از حق ارتفاق است.

    این مطلب ادامه دارد … .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دو × 5 =

    دکمه بازگشت به بالا