مسائل حقوقی

فروش مال غیر چیست و چه مجازاتی دارد؟

  • فروش غیر مال چیست؟ مجازات چیست؟ تفاوت انتقال مال و معامله چیست؟ آیا انتقال مال غیر از همان معامله فضولی است؟ تفاوت انتقال مال و معامله چیست؟ آیا انتقال مال جرم محسوب می شود؟

    در این مقاله ، انتقال مال دیگران و تمایز و شباهت آن با معامله مخالف و معامله فضولی را بررسی می کنیم و علاوه بر این ، جرم آن و نحوه رسیدگی و مجازات آنها را نیز بررسی می کنیم.

    تعریف مال غیر

    تعریف مال غیر

    شناخت دقیق و تعیین دامنه بحث ، مستلزم شناخت مفاهیم ، کلمات و اصطلاحات مورد استفاده است ، بنابراین در یک تعریف ساده ، واضح و مختصر ، در مورد کلمات و مباحث اساسی تحقیق بحث می کنیم که در درک دامنه و دامنه بسیار مهم هستند. از قوانین قبل از ورود به مباحث اصلی ، توضیح مفاهیم اساسی و واژگان ضروری است. با توجه به اینکه (انتقال مال غیر) یک عبارت مرکب است و از چندین کلمه تشکیل شده است ، هر یک از آنها را به طور مستقل بررسی می کنیم:

    انتقال

    اصطلاح انتقال به معنای خراب شدن کیت مال است که برای مال یا دارایی های خاص به نفع مال جدید است ، که هر یک را به طور مستقل بررسی می کنیم:

    انتقال با سابقه نقل قول و انتقال داوطلبانه. مانند فروشنده انتقال (کالاهای مشمول خرید و فروش) به خریدار در قرارداد فروش. (فروش املاک و مستغلات مال)

    انتقال بدون سابقه داوطلبانه ؛ یعنی مال انتقال غیر ارادی در صورت ارثی بودن از یک شخص به شخص دیگر ، که معمولاً به اولی و دومی به انتقال منتقل می شود. کلمه نقل قول به معنای محرومیت از کیت مال از مال یا اموال خاص و انتقال آن به دیگری است ، خواه به رضایت مال ، مانند رضایت فروشنده در فروش مال یا به موجب قانون ؛ مانند فروش انحصار مال توسط این حکم ، اصطلاحاً “انتقال”. اصل این است که هر حق قابل انتقال و انتقال و بالعکس به یک دلیل نیاز دارد.

    مال

    ریشه واژگانی مال از مضارع گذشته میل به معنای خواستن گرفته شده است. هر آنچه در جهان وجود دارد را جسم می نامند و هر آنچه را که با صفات خاصی توصیف شود مال می نامند. از این نظر ، شی مال است زیرا هر مال یک شی است ، اما هر شی مال نیست. از نظر قانونی ، دو شرط اساسی برای اعمال مال در یک شی وجود دارد. اول این که مفید است و نیازهای مادی و معنوی را برآورده می کند و دارای علاقه عقلانی است و دوم این که می تواند به شخصی اعم از حقیقی یا حقوقی یا یک گروه یا جامعه اختصاص یابد. از نظر فقهی و حقوقی ، مال به عنوان چیزی تعریف می شود که دارای ارزش تجاری باشد ، چیزی که قابل معامله باشد و از نظر اقتصادی دارای ارزش مبادله باشد. آنچه که در ازای پرداخت پول یا کالای ارزشمند دیگری جایز است ، هم از نظر عرف و هم از نظر شرع. این اصطلاح به چیزی گفته می شود که دارای ارزش اقتصادی است و می توان آن را در پول اندازه گیری کرد ، حقوق مال مانند حق شفعه و حق مال Kit به علامت تجاری نیز مال است. مال چیزی است که می توان نقل قول کرد و انتقال. بنابراین حسن نیت که به طور مستقل قابل انتقال نیست و انتقال مال در نظر گرفته نمی شود.

    تعریف اصطلاحیِ جرم انتقال مال غیر

    تعریف هر جرمی به معنای شناخت کامل آن و در نهایت شناسایی دقیق و صحیح شناسایی آن برای دیگران است. بر این اساس ، تعریف جرم باید جامع و محدود کننده باشد و به گونه ای ارائه شود که با شرایط مختلف مکانی و مکانی سازگار باشد تا مجرمان حرفه ای نتوانند به لزوم تفسیر محدود قانون کیفری اعتماد کنند (تعبیری که در آن معنای مطالب برای فرار از مجازات به نفع متهم قانون را نقض نکنید و دامنه اجرای آن را گسترش ندهید). البته ، ما می دانیم که هر جرمی پس از تحقق عناصر (مادی – معنوی و حقوقی) ظاهر می شود و امروزه محققان حقوق جزا و جرم شناسان تعریف خاصی را برای هر جرم تعریف کرده اند ، اما با تأمل در کتاب های حقوقی دانشمندان و دانشمندان قانون کیفری و مراجعه به قوانین مرتبط هنوز تعریف جامعی از جرم انتقال مال در دسترس نیست. فقط با توجه به ماده اول قانون مجازات انتقال مال و غیره ، قانونگذار به شرایط کیفری این جرم اشاره کرده و مرتکب را کلاهبردار دانسته است. با این حال ، نویسندگان تعریف جامعی ارائه نمی دهند. با این حال ، نویسندگان معتقدند که جرم انتقال مال خارج از مدت این جرم است و با کمی دقت می توان چنین تعریفی از آن ارائه داد:

    “انتقال هر نوع مال غیرقانونی و غیرقانونی متعلق به دیگران (خواه مال موضوع انتقال باشد یا منافع آن) توسط اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی ، با قصد و تمهیدات قبلی در قالب قراردادها جهت بدست آوردن مواد مزایای “بی عدالتی جرم انتقال مال نامیده می شود.”

    قانونگذار در ماده 1 قانون مجازات اظهار داشت: “کسی که مال را به دیگری منتقل کند ، بداند که مال متفاوت است ، به هر ترتیب ، به طور مستقیم یا غیرمستقیم ، بدون مجوز قانونی ، کلاهبرداری محسوب می شود و به موجب ماده 238 مجازات می شود قانون مجازات عمومی. ” همچنین ، گیرنده انتقال که در زمان انجام معامله ارائه دهنده بسته غیر مال انتقال نیست ، اگر مال از معامله مطلع شود و ظرف یک ماه از دریافت اخطار و اطلاع مالA از بسته خود به ثبت ، گیرنده انتقال را مطلع کند. دفتر یا دفتر. عدم تسلیم یا صلح یا یکی دیگر از ادارات دولتی جرم محسوب خواهد شد. “هر بخش و اداره موظف است رسید را به بیانیه مال تحویل دهد و آن را بدون تأخیر تحویل دهد.” به طور کلی ، هدف قانونگذار از جعل این جرم جلوگیری از تجاوز به عنف و انتقال مال دیگران بدون مجوز قانونی بود. با توجه به شرایط و ضوابط ذکر شده در قانون ، می توان تعریف زیر را ارائه داد: “مال انتقال عمدی متعلق به یک پروانه غیر قانونی”. البته ، فروش مال با مثالها و عناوین انتقال مال متفاوت است ، که ما آنها را در قالب انتقال مال توصیف می کنیم ، که یکی از موارد کیفری است.

    “انتقال” عنصر رفتار مجرمانه عنصر مادی جرم انتقال مال است که در آن عناصر ، نتیجه مجرمانه و رابطه علیت آشکار است. اصطلاح “عمدی” نشانگر دانش مرتکب در مورد عدم خودکفایی مال و وابستگی مال به دیگران و وجود سو mal نیت در عمل است که آن را از معامله فضولی جدا می کند. اصطلاح انتقال بدون مجوز قانونی نیز توصیف یک عمل مجرمانه است که در آن انتقال مرتکب انتقال مال دیگری شده است بدون داشتن وکالت نامه یا سرپرستی یا سرپرستی یا عنوان دیگر.

    ارکان تشکیل دهنده‌ی بزهِ انتقال مال غیر

    ارکان تشکیل دهنده‌ی بزهِ انتقال مال غیر

    از منظر حقوق کیفری عمومی ، وجود سه عنصر برای ارتکاب هر جرم لازم است: رکن قانونی ، عنصر مادی و عنصر روانشناختی. در قوانین کیفری خاص ، برای ارتکاب هر جرمی علاوه بر ارکان عمومی جرم ، شرایط و عناصر خاص دیگری نیز لازم است که متناسب با ماهیت هر جرم متفاوت است. جرم ، مانند هر پدیده حقوقی دیگر ، امری اعتباری است که برای تحقق آن عناصر یا عناصر مختلف با توجه به اعتبارات مختلفی که در نظر گرفته شده ، ضروری است.

    رکن قانونی

    اگر در تعریف جرم ، آینده نگری قانونگذار لازم باشد ، یعنی مشروعیت قانونگذار نیز در نظر گرفته شود ، رکن قانونی نیز به عنوان عنصر تشکیل دهنده جرم در نظر گرفته می شود و نمی توان قانون قانون را خارج از قانون دانست. ماهیت اعتباری جرم. رکن قانونی در واقع بازتابی از اصل قانونی بودن جرم و مجازات و اساس عناصر مادی و روانی ، نیاز به رعایت اصل قانونی بودن جرم و مجازات و تکیه بر قاعده منطقی “زشتی عقاب بی زبان” است که قرن ها با تعابیر مختلف مشاهده شده است. او همچنین دارای سابقه است. قانون اساسی اصل قانونی بودن جرم و مجازات و عواقب آن را در اصول مختلف ، از جمله اصول (36 ، 37 ، 166 ، 169) و در قانون مجازات مواد (2 و 11) به رسمیت می شناسد. در قرآن ، آیه 29 سوره نسا ‘و آیه 188 سوره بقره به این موارد اشاره دارد.

    ملاک قانونی

    اصل قانونی بودن جرم و مجازات ایجاب می کند که قانونگذار جرایم را شناسایی و مجازات آنها را اعلام کند. در حال حاضر ، ماده 1 قانون مجازات درمورد انتقال ، مال تصویب نشده 1308 رکن قانونی ، جرم مذکور را تشکیل می دهد. در قانون مدنی ، در موارد 247 تا 263 ، به معاملات موضوع مال دیگران (معاملات فضولی) پرداخته و معامله با اموال دیگران را بی اثر می داند. از آنجا که این نوع ضمانت اجرای مدنی برای جلوگیری از اقدامات غیرقانونی انتقال ناکافی بود ، ضمانت اجرای کیفری نیز در این زمینه در نظر گرفته شد.

    در قوانین ایران ، اولین مقررات مربوط به انتقال اموال دیگران در قانونی به تصویب رسید که در سال 1302 با عنوان “قانون اشخاصی که اموال دیگری به انتقال می دهند یا دارای آن هستند و مجازات آنها تصویب شده است” تصویب شد. ماده 1 این قانون می گوید: “اگر شخصی اعتراف كند یا بفهمد كه مال شخص ثالث را بدون اجازه قانونی به دیگری منتقل كرده و آن را به دیگری داده است ، مصادره و حبس می شود تا همان زمان” یا رد اموال و همچنین خسارات وارده به مالک و مشتری. “سپس در ماده 2 قانون مذکور ، شرایط و عناصر جرم تصرف و توقیف اموال دیگری به شرح زیر بیان شده است:” اگر کسی اعتراف کند یا متوجه شود اینکه وی بدون اطلاع از اجازه قانونی بدون هیچگونه اجازه قانونی ، دارایی شخص ثالث به دست آورده است و “وی برای رد مال در همان زمان یا در عوض ، با خسارت به مالک ، آن را توقیف و توقیف و زندانی خواهد شد.” این بند از قانون شامل هر نوع تصرف در نتیجه معامله و هرگونه تملک و توقیف اموال دیگران بدون نتیجه ناشی از عمل انتقال و به صورت معامله است. بعلاوه ، با توجه به اینکه فقط جنبه خصوصی جرم در نظر گرفته شده بود ، تضمین اعدام جز حبس یا انکار غرامت برای عاملان جرم وجود نداشت. در سال 1344 ، قانونگذار ماده 3 را که به ضمانت اجرای کیفری شلاق اختصاص داشت ، به این قانون افزود و ماده الحاقی در سال 1344 با قانون لغو مجازات شلاق اصلاح شد. “در دو ماده فوق ، پرونده های کلاهبرداری به تفصیل مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد و به مجازات حداقل یک سال زندان محکوم می شود.” بنابراین ، تغییرات ایجاد شده در سال 1344 در مورد قانون 1302 در دو مورد خلاصه می شود:

    پیش بینی ضمانت اجرای ویژه کیفری جدا از موضوع مصادره و رد مال و غرامت.

    بکار بردن صفت کلاهبرداری برای مرتکبان.

    در نتیجه می توان گفت که اقدامات عمدی شخص به تنهایی برای ارتکاب جرایم مندرج در قانون 1302 کافی نیست ، بلکه اقدامات شخص ضرورتاً باید کلاهبرداری توصیف شود. علی رغم قوانین 1302 و 1308 ، قانونی با عنوان “قانون مجازات در مورد اموال انتقال و سایر موارد” در ماده 9 تصویب شد. سند حقوقی در مورد اموال غیرقانونی انتقال در مورد مجازات از تاریخ تصویب قانون مجازات عمومی به بعد ، کلاهبرداری در اموالی صورت گرفته است که به طور کلی ، مطابق با کلاهبرداری نبوده ، که طبق مقررات جداگانه ، این کلاهبرداری ها را به عنوان کلاهبرداری قرار داده یا آنها را با کلاهبرداری مجازات کرده است. شرایط اصلی و مجازات سایر املاک انتقال در ماده 1 قانون فوق تعیین شده و سایر مقررات آن مربوط به شرکتهای تابعه موضوع است.

    رکن مادی

    عنصر مادی جرم انتقال مال دیگران است ، برخلاف کلاهبرداری ساده ، یعنی نیازی به وسایل متقلبانه ، فریب اموال و تسلیم اموال توسط آن به کلاهبردار ندارد. در این جنایت ، قربانی در صحنه جنایت حضور ندارد تا فریب بخورد ، اما فقط دارایی انتقال دیگری توسط مرتکب کافی است. عنصر مادی جرم را تشکیل می دهد و اگر منشور باشد ، تهیه منشور و امضای آن عنصر مادی را تشکیل می دهد.

    رفتار مجرمانه

    رفتار مجرمانه مجموعه اقداماتی است که قانونگذار برای تحقق عنصر مادی در هر جرمی پیش بینی کرده است. اگر توسط شخص یا اشخاصی مرتکب شده و عناصر دیگری با هم ترکیب شده باشند ، جرم مرتکب می شود. ما می دانیم که برای وقوع کلاهبرداری ، مرتکب باید از وسایل متقلبانه برای فریب دیگری استفاده کند و اموال از دست رفته خود را به کلاهبردار تحویل دهد ، در حالی که در انتقال هیچ مال دیگری وجود ندارد. با این حال ، از آنجا که انتقال ، دهنده دهنده اموال دیگری ، با انجام معامله مذکور ، در عمل ، خود را به عنوان مالک معرفی کرده و به انتقال از دارایی مذکور اقدام کرده است ، اقدام وی به منزله توقیف وسایل متقلبانه تلقی می شود و او مجازات با کلاهبرداری. از نظر نوع رفتار مجرمانه مرتكب ، اقدامات وی جنبه مثبت تصرف و تصرف دارد و ترك عمل را شامل نمی شود. برای ارتکاب جرم انتقال ، مال دیگری در رابطه با انتقال مرتکب یک عمل مادی مثبت را فراهم کرده است. به عبارت دیگر ، قانونگذار شخص را از انجام کار غیرقانونی منع کرده است. اگر این عمل را مرتكب نشود ، در این صورت اگر شخصی به منع قانونگذار توجه نكند و مرتكب آن عمل شود ، مرتكب جرم مذكور می شود كه عمل او مثبت است ، بنابراین ترك عمل برای ارتكاب این جرم كافی نیست.

    ارتکاب جرم توسط گیرنده انتقال ، مانند اهدا کننده انتقال ، از طریق یک عمل مادی مثبت است. وی با عمل مثبت خود املاك متعلق به دیگری را خریداری یا به هر طریق دیگری تصرف می كند ، زیرا قانونگذار این عمل را منع كرده است ، در صورت ارتكاب آن ، منع قانونگذار را نادیده گرفته و آن را جرم می داند. می آید عمل ارتکاب مال با بقیه متفاوت است (دهنده انتقال و گیرنده انتقال). قانونگذار او را ملزم به انجام کاری کرده است که اگر خودداری می کرد مرتکب می شد. تعهد مالک به شرح زیر است: “اگر مالک از معامله مطلع شود و اظهاراتی را به انتقال گیرنده ارسال نکند و مالکیت خود را به مدیر ثبت ظرف یک ماه پس از دریافت اخطار اطلاع ندهد ، معاون وی محسوب می شود. جرم ” بنابراین ، اگر مالک از وقوع غیرقانونی مالش انتقال مطلع شود و مطابق با ماده فوق نباشد ، در ردیف مرتکبان قرار می گیرد. انتقال بدون مجوز قانونی ، توصیف عمل مجرمانه جرم مذکور است ، بدین صورت که انتقال ، بدون داشتن حق وکالت یا سرپرستی یا سرپرستی یا سرپرستی یا عنوان دیگر ، مرتکب مال دیگری انتقال شده است. بنابراین ، اگر انتقال مال دیگری با مجوز قانونی باشد ، این عمل جرم محسوب نمی شود. طبق متن صریح ماده 1 قانون 1308 ، شرط اساسی ارتکاب جرم انتقال از دارایی دیگری این است که انتقال یا فروش دیگری بدون اجازه قانونی. به عبارت دیگر ، حکم “بدون مجوز قانونی” در ماده 1 این قانون به معنای مستثنی کردن مواردی است که اموال انتقال دیگران توسط قانون تجویز شده است. بنابراین ، اگر انتقال یك افسری است كه سند انتقال مربوط به اموال محكوم را از دادگاه امضا می كند ، انتقال مشمول مقررات كیفری اموال دیگری نخواهد بود. یک مثال از انتقال یک دارایی دیگر است ، انتقال ملکی است که متعلق به خریدار است که حق فسخ دارد ،

    زیرا به محض وقوع عقد بیع ، مشتری مالک فروشنده می شود ، بنابراین در صورت اعمال حق فسخ و انتقال اموال توسط فروشنده بدون تأیید دادگاه ، در واقع وی مال دیگری. اما در اینجا چون فروشنده حق فسخ دارد و از اختیارات قانونی خود استفاده کرده است ، ظاهراً مشکلی برای عمل وی وجود ندارد مگر اینکه ماهیت حق فسخ و عواقب آن به چالش کشیده شود و شرایط اعتبار آن ثابت و اعمال نگردد توسط دادگاه به عبارت دیگر ، در حقیقت با اعمال صحیح گزینه فسخ ، عملاً اثر حقوقی قرارداد بیع منحل می شود و در این حالت نمی توان گفت قانونگذار اجازه انتقال را به دارایی دیگری داده است.

    رکن روانی

    یکی از اصول پذیرفته شده حقوق کیفری مدرن این است که فقط یک جرم نیست که قانون را نقض می کند یا منجر به مسئولیت کیفری نمی شود. بلکه تحقق جرم مستلزم وجود قصد مجرمانه است و قصد مجرمانه یعنی تعامل ذهنی مرتکب مرتکب یک عمل مجرمانه است و لازم است که رفتار مرتکب با علم و اراده همراه باشد.

    از آنجا که اصل بر عمد بودن جرایم استوار است ، بنابراین نیازی به تصریح قانونگذار نیست ، برعکس ، زیرا غیر عمدی بودن جرایم یک استثنا و مغایر با اصل است ، بنابراین لازم است که مشخص شود. جرم انتقال به دلایل زیر عمدی است:

    طبق اصل ، همانطور كه ​​گفته شد ، چون جرائم غیر عمد از این امر مستثنا بوده و باید روشن شود ، اگر قانونگذار ماهیت غیر عمدی جرم را مشخص نكرده باشد ، طبق اصل ، آن جرم را عمدی می دانیم.

    جرم اموال انتقال یکی از جرایم علیه مال است زیرا مخرج مشترک بیشتر جرایم علیه مال ، عمدی بودن این جرم است ، بنابراین جرم نیز باید یک جرم عمدی باشد.

    قانونگذار خود در چندین مورد در قانون مجازات انتقال 1308 ، که رکن قانونی این جرم را تشکیل می دهد ، به عمد بودن جرم اشاره کرده است. نخست ، ماده 1 این قانون به صراحت می گوید: دانش شخصی هدیه دهنده یا گیرنده انتقال مبنی بر اینکه مال موردی انتقال متعلق به دیگری است ، شرط لازم برای ارتکاب جرم انتقال مال دیگری است.

    تمایز انتقال مال غیر با عناوین مجرمانه مشابه

    ۱. کلاهبرداری

    جرم انتقال مالکیت یکی از اعضای غیر خانواده با جرم کلاهبرداری است ، اما از آنجا که در برخی شرایط خاص با جرم خاص کلاهبرداری متفاوت است ، قانونگذار برای حفظ شرایط و عناصر هر جرم و جلوگیری از اختلاف در مفاهیم و انطباق آنها با پرونده های کیفری. البته ، به نظر می رسد که جرم انتقال مال شخصی غیر از یک جرم ساده است. این جرم مانند کلاهبرداری نیست که دارای عناصر مادی مرکب از جمله متوسل شدن به وسایل متقلبانه ، فریب قربانی ، دادن مال با رضایت و سرانجام گرفتن مال دیگری باشد ، زیرا در این جرم ، فرد بی گناه حضور فیزیکی در محل صحنه برای ارتکاب جرم و تسلیم اموال خود را به کلاهبردار با رضایت.

    از طرف دیگر ، در مورد جرم انتقال ، اگر مالک از معامله مطلع باشد و انتقال گیرنده از مالکیت مال دیگر اطلاع نداشته باشد ، جرم از طرف انتقال نسبت دهنده به مالک ، مال دیگری انتقال خواهد بود. دارایی و انتقال گیرنده تقلب را دریافت می کند. وانمود کرده است که مال متعلق به اوست و از این طریق اعتماد گیرنده انتقال را جلب می کند و او را فریب می دهد و قیمت معامله را دریافت می کند. علی رغم شباهت برخی از جنبه های شباهت این دو جرم از نظر عناصر معنوی و مادی ، این دو توافق کامل ندارند. اولاً ، در ماده 1 قانون تجاوز ، عنصر مادی جرم کلاهبرداری صریحاً مصادره شده است ، تصرف و ضبط اموال دیگری ، اما در مورد عنصر مادی جرم انتقال ، صرف معامله باعث همان انتقال می شود یا علاقه به ملک متعلق به دیگری برای تحقق بخشیدن به عنصر مادی. این جرم کافی است و نیازی به بیرون بردن مال از ید مالک و ید متقابل نیست. دوم: جرم کلاهبرداری یکی از جرائمی است که دستگاه مورد استفاده در آن از ویژگی های خاصی برخوردار است. این ویژگی خاص در تحقق جرم کلاهبرداری و در نتیجه تحقق و عدم تحقق آغاز جرم تأثیر دارد. ابزاری که در کلاهبرداری به کار رفته ، دروغ و عدم صحت است. دستگاه مورد استفاده در کلاهبرداری به دو دسته تقسیم می شود:

    نام ، عنوان یا موقعیت جعلی ؛

    سایر دستگاههای کلاهبرداری (غیر از دستگاه سابق) مورد استفاده در کلاهبرداری.

    ۲. معامله معارض (ملک یا مالی از سوی مالک بیشتر از یک بار معامله شده باشد)

    این قانون تعریفی از جرم مخالفت با معامله ارائه نکرده است و در ماده 117 قانون ثبت نامی از معامله مخالف ذکر نشده است ، اما فقه مفاد ماده 117 قانون ثبت را معارض معامله نامیده است. ، آیا معامله یا تعهدی است که توسط مالک طبق سند رسمی در رابطه با موضوع یا منفعت مالی انجام شده است که معامله بر خلاف واگذاری قبلی به همان اموال طبق یک سند رسمی یا عادی است.

    در ماده 117 قانون ثبت مصوب 1310 آمده است: هر کس حق دارد بر اساس یک سند رسمی یا عادی بر دارایی شخصی یا شخصی (اعم از منقول یا غیر منقول) و سپس به همان شی object یا مزایا مطابق سند معامله رسمی یا مجازات حبس برای مدت بیش از 3 تا 10 سال مجازات می شود.

    در معامله خصمانه ، واقعیت خارجی این است که وقتی فروشنده در حین اجرای معامله دوم ، حتی اگر موقعیت مالکیت نداشته باشد ، آن را به موقعیت مالکیت منتقل کند ، مغایر واقعیت است که به عنوان نمونه ای از کلاهبرداری و جعل عنوان. و این همان چیزی است که در کلاهبرداری مورد نیاز است.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    8 + ده =

    دکمه بازگشت به بالا