البته همه ما گاهی عصبانی می شویم. خشم یک ویژگی منفی و بسیار مخرب است که می تواند به خود و اطرافیان ما آسیب برساند و حتی گاهی منجر به عواقب جبران ناپذیری شود. در این مقاله ، دکتر لارنس ویلسون بر عصبانیت زنان تمرکز دارد و سعی دارد با ارائه دلایل مختلف جسمی و روانی که می تواند زنان را عصبانی کند و همچنین نکاتی برای کاهش این عصبانیت ، به شما کمک کند تا با آن مقابله کنید.
لازم به ذکر است که اطلاعات ارائه شده در این مقاله فقط برای اهداف آموزشی است و نمی تواند برای تشخیص ، معالجه ، تجویز یا بهبود بیماری یا شرایط سلامتی مورد استفاده قرار گیرد.
۱. مقدمه
آیا عصبانیت در زنان شایع است؟
برخی با فرضیه اصلی این مقاله مخالف هستند. ایمیل دریافت کردم ، بیشتر آنها از زنانی بود که فکر می کردند این مقاله اشتباه است. آنها می گویند زنان عصبانی نیستند و در حقیقت مردان بسیار عصبانی تر از زنان هستند. شک ندارم که عصبانیت در مردان نیز بسیار رایج است ، اما در این مقاله قصد داریم به خشم زنان و علل آن بپردازیم.
۲. دلایل عصبانیت زنان
۱. دلایل تربیتی
در بیشتر موارد ، با دختران به اندازه کافی خوب رفتار نمی شود یا آنها را دوست ندارند.
پدران و برادران: دوست داشتن یک دختر جوان بسیار معمول است. برخی ممکن است در اینجا اختلاف نظر داشته باشند ، اما من معتقدم که همه زنان به عشق یک مرد بالغ که رابطه جنسی ندارند ، نیاز دارند. آنها آرزوی عشق پدرانه را دارند. این عشق در اصل عشق به خالق یا خداست که معمولاً با عشق به یک انسان آغاز می شود. البته مردان نیز به این عشق احتیاج دارند.
خانم ها به یک مدل مردانه بسیار خوب احتیاج دارند. این الگو به آنها کمک می کند تا تمرکز و آرامش پیدا کنند. با داشتن چنین الگویی ، شناسایی مردان مناسب برای مقابله با آنها در مراحل بعدی زندگی بسیار آسان تر خواهد بود. اما وقتی پدر یا برادر بزرگتر چنین نقشی را بازی نمی کنند ، دختران جوان بسیار عصبانی می شوند و اگر بعداً با مردانی ازدواج کنند که شبیه پدر و برادر بزرگتر خود هستند ، این عصبانیت بدتر می شود.
چندین سناریوی احتمالی برای یک رابطه عاشقانه بین یک دختر و یک پدر یا برادر بزرگتر وجود دارد:
1. لوس کردن: بعضی از پدرها نمی دانند که چگونه پدر شوند یا زحمت بازی در نقش پدر را ندارند. در عوض ، آنها فرزندان خود را به شیوه ای بازیگوش ترغیب می كنند تا آنها را به خود جلب كنند ، گاهی اوقات به این دلیل كه نظم دادن را آسان تر می كنند تا نظم و تربیت.
۲. ایجاد یک الگوی نامناسب: پدر ممکن است الکلی باشد ، یا در امرار معاش فقیر باشد ، ممکن است از همسرش سو ab استفاده کند ، یا از نظر جنسی به او خیانت کند. این می تواند خشم زیادی در دختر ایجاد کند و به نفرت تبدیل شود که او را از پدرش جدا کند.
۳. خشونت: برخی از مردان از فرزندان خود سو abuse استفاده می کنند. دختران ، به ویژه در سن جوانی (و البته در سایر اوقات زندگی خود) به عشق خاصی احتیاج دارند.
۴. دوست نداشتن کودکان: بعضی از مردان (و بعضی خانم ها) بچه ها را دوست ندارند و بچه ها به راحتی این را احساس می کنند. اگر مردی بچه را دوست ندارد ، در وهله اول نباید بچه دار شود. البته همین مورد در مورد زنان نیز صادق است.
۵. بدرفتاری : برخی از والدین از فرزندان خود سو استفاده می کنند و بعضی اوقات بدون این که متوجه شوند این کار را می کنند. آزار جسمی شامل ضرب و شتم یا لمس نامناسب است. البته سو abuse استفاده عاطفی یا روانی شایعتر است و شامل دروغ ، فریاد ، نادیده گرفتن ، شرم آور ، سرزنش ، تحقیر یا تحریک کودک است.
6. دوری کردن: والدین ، به ویژه پدرها ، از دختران خود به طرق مختلف اجتناب می کنند:
الف. عدم حضور فیزیکی: پدر ممکن است به دلیل کار ، مسافرت یا دلایل دیگر در خانه نباشد.
ب. زیر نفوذ قرار گرفتن یا ترسانده شدن توسط همسر: بعضی از مردان چنان از زنان خود مرعوب می شوند که اساساً نقش پدر را کنار گذاشته اند. در عوض ، آنها به محل کار خود پناه می برند و معمولاً به مادر اجازه می دهند فرزندان را تربیت کند. متاسفانه، این مورد نیست. معمولاً دلیل اصلی این امر مادری بسیار عصبانی است که در باطن از مردان متنفر است و هیچ مردی را در اطراف دخترش نمی خواهد.
ج. تفاوت‌های شخصیتی: گاهی اوقات بین والدین و دختر اختلاف در شخصیت یا خواسته های مختلف وجود دارد. مثلاً پدر به یک چیز و دختر به چیز دیگری اعتقاد دارند. در این شرایط ، پدر ممکن است به جای تلاش برای حل مسئله عقب نشینی کند.
د. درگیری احساسی: برخی از پدران نمی دانند که چگونه احساسات خود را بیان کنند یا افکار خود را صادقانه بیان کنند. آنها با دخترانشان ناجور و ناآگاهانه رفتار می کنند و ممکن است از نظر عاطفی عقب نشینی کنند.
و. سایر دلایل برای عقب‌نشینی: بعضی از پدرها قادر به برقراری ارتباط خوب با زنان نیستند ، که اغلب به دلیل صدمات حل نشده و غیرقابل گذشت است که توسط زنان وارد شده است. این می تواند بر روی دختر جوانی تأثیر بگذارد که نمی فهمد چرا پدرش او را از او دور می کند ، نامهربان است یا رفتارهای عجیب و غریبی دارد.
ه. مادران: بسیاری از مادران ، پنهانی یا آشکار ، از مردان متنفر هستند. آنها همچنین ممکن است این ویژگی را به صورت آشکار یا پنهانی به دختران خود بیاموزند.
برخی از مادران دختران خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهند ، در حالی که برخی دیگر آنها را به طرق مختلف آزار می دهند. بنابراین ، تأثیر مادر می تواند بسیار مثبت و بسیار منفی باشد و باعث خشم شدیدی در دختر جوان شود ، که این عصبانیت را تا آخر عمر یا تا زمان بزرگسالی با خود حمل می کند.
۲. دلایل اجتماعی
به طور کلی ، بسیاری از دختران و دختران نوجوان رفتار مناسب مردان و جامعه را تجربه نمی کنند. خوشبختانه ، این وضعیت در حال تغییر است ، اما گاهی اوقات این ایده قدیمی وجود دارد که زنان درست فکر نمی کنند ، مسئولیت پذیر نیستند ، نادان هستند و غیره. این می تواند بسیار ناامید کننده باشد ، به خصوص برای زنان باهوش تر که می خواهند در مورد چنین موضوعاتی بحث کنند. مانند مشکلات با آنها ماشین ، لوله کشی یا سیستم برق در خانه آنها.
ارزشها و شیوه‌ی زندگی : برخی از زنان فاقد ارزشهای اخلاقی واضح و مشخص مرزی هستند. آنها هرگز کتاب دینی نخوانده و آموزه های مهم اخلاقی را مطالعه نکرده اند. در نتیجه ، بسیاری از آنها در روابط بسیار بی کیفیت قرار می گیرند ، که اغلب منجر به خشم و افسردگی می شود.
ارزشها و روشهای غلط زندگی امروزه معضلی بزرگ در جوامع غربی است. دروغهای زیادی به زنان گفته شده است كه كتابهای مذهبی متعصبانه و ضد زنانه هستند و ارزشهای مذهبی احمقانه است. اما این گفته کاملا اشتباه است. ارزشهای دینی ارزشهای واقعی هستند و تنها ارزشهایی هستند که به درستی کار می کنند. امروزه ارزشهای دینی برای بسیاری از زنان به روش مثبتی نشان داده نشده است و آنها از یادگیری در مورد آنها دلسرد شده اند. اما این کاملا به ضرر آنها است.
در عوض ، آنها به اصطلاح ارزشهای لیبرال ، سوسیالیستی و مترقی و تفکر چپ آموخته شدند. همین امر باعث شد که آنها بدون ازدواج رابطه جنسی برقرار کنند و با یک فرد در یک سقف زندگی کنند ، اگرچه در بسیاری از موارد هیچ تعهد خاصی بین آنها وجود ندارد. این وضعیت منجر به تجاوز جنسی و سایر سوusesاستفاده ها شده است که هر یک منجر به خشم شدیدی می شود ، اگرچه گاهی اوقات این خشم پنهان یا سرکوب می شود.
۳. مشکلات با مردان
برنامه ریزی زیستی: برنامه ریزی زیستی در مردان آنها را از نظر جنسی پرخاش می کند و بسیاری از خانمها متوجه این موضوع نیستند.
توجه منفی: زنان ، به ویژه زنان جذاب ، بسیار مورد توجه “بد” قرار می گیرند. این مسئله اغلب باعث عصبانیت آنها می شود ، وقتی دلیل آن را نمی فهمند. این زنان باید بدانند که اگر توجه منفی کمتری می خواهند ، باید لباس های خوش لباس تری بپوشند که برای توجه “بد” جذابیت کمتری داشته باشند. اما برخی از آنها از این محدودیت های آزادی خود متنفر هستند.
آگاه‌تر بودن از برخی جهات: بیشتر زنان به نوعی از بسیاری از مردان آگاهی بیشتری دارند. بنابراین ، آنها اغلب جنبه های جهان پیرامون خود را با وضوح بیشتری نسبت به مردان می بینند. به عنوان مثال ، آنها از دروغهایی که مردان در مورد خواستگاری می گویند متنفر هستند و از خشونت و حماقت برخی از مردان (و همچنین برخی از زنان) عصبانی هستند.
بسیاری از زنان درک نمی کنند که:
- مردان از نظر زیست شناختی طوری برنامه ریزی شده اند که به زنان خیره می شوند و به رابطه جنسی با آنها فکر می کنند. این ویژگی به تولید مثل گونه کمک می کند و قابل تغییر نیست. این ویژگی خجالت آور و نفرت انگیز نیست ، اگرچه باعث می شود زنان چنین احساسی داشته باشند. این برنامه بیولوژیکی زنان و مردان است که باید به آن عادت کنند. البته مردانی هستند که این مرحله را پشت سر گذاشته اند اما تعداد آنها کم است.
- بعضی از مردان نمی دانند عشق چیست و رابطه جنسی را با عشق اشتباه می گیرند. این جای تأسف دارد ، اما به همین دلیل بسیاری از زنان از مردان دور می شوند و از آنها متنفر می شوند ، در حالی که این راه حل صحیحی نیست. بهترین راه حل این است که ترس یا مشکلات خود را در چند مرحله کوچکتر تقسیم کنید. شما همچنین باید لباس مناسب بپوشید و از پوشیدن لباس تنگ ، آرایش بیش از حد ، لباس تحریک آمیز ، جذاب و سایر کارهایی که بسیاری از خانم ها انجام می دهند خودداری کنید.
- زنان به طور کلی حساس تر از مردان هستند. زنان فکر می کنند بسیاری از اعمال و رفتارهایی که مردان انجام می دهند بی ادبی است و از آنها عصبانی می شوند. این ذهنیت و همچنین عصبانیت و نفرت نسبت به آنها می تواند به راحتی به یک تعمیم عمومی درباره همه مردان تبدیل شود. این شرایط بر روابط بین این زنان و همه مردان تأثیر می گذارد و در بیشتر موارد این رابطه را از بین می برد.
۴. دلایل فیزیکی
خستگی و مغز مه‌آلود (Brain fog): امروزه بسیاری از زنان ، به ویژه زنان جوان ، نمی توانند خوب فکر کنند ، همیشه خسته اند و دارای درجه مه یا فقدان وضوح ذهنی هستند. این به دلیل تغذیه نامناسب ، استفاده از واکسن ها و داروها و سایر آسیب های شایع سلامتی است. این می تواند منجر به خشم شود زیرا آنها نمی توانند درست فکر کنند و اطلاعات را پردازش کنند.
مس بالاتر و روی پایین‌تر: در زنان ، در مقایسه با مردان ، مقدار مس بیشتر و مقدار روی کمتر است. مس همه احساسات از جمله عصبانیت را افزایش می دهد. علاوه بر این ، بسیاری از دختران و دختران امروز به شدت توسط فلز مس مسموم می شوند. یعنی مقدار زیادی مس در بدن آنها وجود دارد. این روند از دوره جنینی و با مصرف مقادیر زیادی مس از مادران مسموم با مس آغاز می شود.
این مطلب ادامه دارد … .
