رهبری اخلاقی چیست و چگونه می‌توان آن را پیاده کرد؟

رهبری اخلاقی چیست؟ ابتدا بیایید مثالی بزنیم. معضل اخلاقی زیر را در نظر بگیرید

شما مدیر یک سازمان خدمات انسانی مستقر در جامعه هستید که شعبه هایی در شهرهای مختلف دارد. بودجه شما به دلیل بحران بودجه در ایالت شما در خطر کاهش 30 درصدی است. رئیس اداره بودجه پیشنهاد می کند یکی از شعب را تعطیل کنید. این به معنای اخراج کارمندان متعهد و از بین بردن خدمات به جامعه و گروهی از افرادی است که به شما اعتماد دارند و شاید مهمتر از همه ، به معنای انتخاب یک گروه جامعه از میان گروههای مختلف اجتماعی باشد که به آنها متعهد هستید. چگونه با این مسئله کنار می آیید؟

یا به آن فکر کنید: از طریق رابط در موسسه ای دیگر ، از امکان دریافت حمایت مالی آگاه می شوید که برای همکاری با سازمان دیگری بسیار مناسب است. در همان زمان ، متوجه می شوید که سازمان شما می تواند به جای همکاری با سازمان دیگری ، به تنهایی درخواست پشتیبانی کند و در نهایت درآمد بیشتری کسب کند. در این صورت خدمات شما محدودتر خواهد شد اما همچنان برای افرادی که با آنها کار می کنید مفید خواهد بود و این حمایت مالی به شما در پرداخت هزینه های اداری کمک می کند. از طرف دیگر ، سازمان دیگری که شما رابطه کاری خوبی با آن دارید از نظر مالی درگیر است و چنین حمایتی کمک زیادی به بقای آنها می کند. چه کار میکنی؟

اینها س questionsالات اخلاقی است. رهبران سازمان ها ، بنیادها و موسسات (و به ویژه سیاستمداران) تقریباً روزانه با این س questionsالات روبرو هستند و باید تصمیم گیری کنند. آیا تصمیمات و روند تصمیم گیری آنها تعیین می کند که آیا آنها رهبر اخلاقی هستند؟ خواه یک سازمان کوچک را اداره کنید که مسئول یک گروه در یک سازمان بزرگتر باشد ، و یا رئیس یک اداره یا سازمان بزرگی باشید ، یا فقط گاهی اوقات فقط نقش یک رهبر غیررسمی را در زندگی روزمره بازی کنید ، رهبری اخلاقی چیزی است که می توانید اجتناب نکنید این مقاله در مورد رهبری اخلاقی است: رهبری اخلاقی چیست ، چرا مهم است و چگونه آن را تمرین می کنیم؟

منظور از رهبری اخلاقی چیست؟

بدون توجه به خود اخلاق نمی توان از رهبری اخلاقی صحبت کرد. اگر از 100 نفر (حتی 100 فیلسوف) بپرسید که منظور آنها از اخلاق چیست ، احتمالاً 100 جواب متفاوت خواهید شنید. تلاش برای تعریف رفتار اخلاقی احتمالاً به دوران ماقبل تاریخ برمی گردد و این سنگ بنای فلسفه یونان و بیشتر ادیان مهم جهان بوده است.

رفتار اخلاقی ، در ساده ترین اصطلاح ، به معنای دانستن و انجام آنچه درست است. مشکل اصلی در تعریف کلمه “صحیح” است. افراد مختلف ، فرهنگ های مختلف و ادیان مختلف آن را به روش های مختلف تعریف می کنند. نحوه برخورد با زنان و نحوه مشاهده برده داری در فرهنگ ها و زمان های مختلف نمونه های برجسته ای از تفاوت کلمه “حق” است.

بسیاری از افراد اخلاق و اخلاق را به یک شکل تعریف می کنند ، اما بهتر است کمی این دو مقوله را از هم تفکیک کنیم. اخلاق مبتنی بر مجموعه ای از هنجارهای اجتماعی یا قواعد فلسفی است که با منطق سازگار است ، اما آداب و معاشرت بر اساس مجموعه ای از قوانین (معمولاً گسترده تر) اعتقادی ، مذهبی ، فرهنگی و … است که ممکن است با منطق سازگار نباشد. البته آداب و معاشرت می تواند اساس یک نظام اخلاقی باشد.

حتی معنای “اخلاق” نیز قابل تفسیر است. در اینجا برخی از تعاریف این کلمه آورده شده است:

اخلاق مبتنی بر وضعیت: اینکه چه چیزی درست است به شرایط بستگی دارد. آنچه در یک موقعیت درست است ممکن است در موقعیت دیگر اشتباه باشد.

نسبی گرایی فرهنگی: هر آنچه فرهنگ درست می داند برای آن فرهنگ اخلاقی است. هیچ کس حق ندارد در مورد اخلاق فرهنگی دیگر قضاوت کند مگر از طریق چشم همان فرهنگ.

اخلاق حرفه ای: برخی از مشاغل اخلاقیات خاص خود را دارند ، شاید آشناترین آنها حقوق ، پزشکی و روان درمانی باشد ، اما لیست آنها طولانی و متنوع است.

اخلاق مبتنی بر ارزش: پیش فرض این نوع اخلاق این است که هر کس با مجموعه ارزشهای خود زندگی کند. انسان وقتی رفتارش با ارزشهایش هماهنگ باشد اخلاقی رفتار می کند.

اخلاق مبتنی بر قانون: اگر از قوانین سازمان ، گروه همسالان ، فرهنگ ، دین و … پیروی کنید ، رفتار اخلاقی داشته اید.

اخلاق عدالت محور: رفتار اخلاقی رفتاری است که در آن رفتار منصفانه با همه انجام می شود.

اخلاقیات مبتنی بر مجموعه ای از قوانین سازگار و پذیرفته شده عمومی ، قوانینی که اکثر انسانهای منطقی پذیرفته اند: صداقت ، برابری ، عدالت ، صدمه نرساندن به دیگران ، پذیرش مسئولیت اعمال خود ، تقدم اکثریت بر منافع شخصی و غیره .

هر یک از این تعاریف مشکلاتی دارند. مشکل اصلی اکثر آنها سوالی است که ما با آن شروع کردیم: “درست” دقیقاً به چه معناست و چه کسی آن را تعریف می کند؟ البته بیشتر این تعاریف نقاط قوتی نیز دارند و شاید بتوان آنها را با هم ترکیب کرد و یک سیستم اخلاقی ایجاد کرد که تعریف آن هر چند آسان نیست اما دامنه وسیعی از موقعیت ها را در بر می گیرد.

نتیجه تلاش نویسنده برای تعریف رفتار اخلاقی ، براساس آنچه به نظر می رسد اعتقاد عموم مردم به این موضوع باشد ، به شرح زیر است:

رفتار اخلاقی نمایانگر سیستمی از ارزشها است که ریشه در یک دید منسجم از جهان دارد ، بر اساس برابری ، عدالت ، نیازها و حقوق خود و دیگران ، احساس تعهد نسبت به دیگران و جامعه ، نیازهای مشروع و معیارها و موازین جامعه

این تعریف کامل نیست. به عنوان مثال ، تنها آنچه اساس نیازها و معیارهای مشروع جامعه را تشکیل می دهد ، قرن ها مورد بحث بوده و همیشه با تکامل جوامع تغییر کرده است.

بنابراین ، با توجه به اینکه معنای اخلاق نیز مشخص نیست ، چگونه می توانیم از اخلاقی بودن رفتار و کردار خود مطمئن شویم؟ باز هم پاسخ های متفاوتی برای تعداد افرادی که به این سوال پاسخ داده اند وجود دارد. در سخنرانی های پاتریشیا پینل و شرلی ایگان برای رهبران داوطلب در کلاس های دانشگاه ویرجینیای غربی پاسخ خوبی به این س questionsالات داده شد. این پاسخ ها به صورت چهار س questionsال ارائه می شود که باید هنگام تصمیم گیری یا قبل از هر اقدامی از خود بپرسید:

کودک روی شانه: اگر فرزندان شما شاهد این صحنه بودند ، آیا باز هم این کار را می کردید؟

صفحه اول روزنامه: آیا دوست دارید این تصمیم یا کار در صفحه اول روزنامه محلی منتشر شود؟

قانون طلایی: آیا اگر طرف مقابل تصمیم یا عمل خود باشید ، خوشحال خواهید شد؟ (با دیگران همانگونه رفتار کنید که می خواهید با شما رفتار شود)

قانون جهانی: آیا انجام چنین کاری برای همه اشکالی ندارد؟

اگر بتوانید صادقانه به همه یا اکثر این سوالات “بله” پاسخ دهید ، تصمیم شما یا عمل شما واقعاً اخلاقی است.

رهبری اخلاقی

رهبری اخلاقی دو عنصر دارد. اولاً ، رهبران اخلاقی باید مانند همه انسانهای اخلاقی گرا رفتار و تصمیم بگیرند ، اما دوم ، رهبران اخلاقی باید در تعاملات روزمره خود با دیگران ، در نگرشهایشان ، در شیوه های تشویق دیگران و در جهت سازمان رفتار كنند. یا م institutionسسه آنها مقرهای خود را در آنجا اداره می کنند ، از نظر اخلاقی “رهبری” می کنند.

رهبری اخلاقی هم آشکار و هم پنهان است. قسمت واضح این است که رهبر چگونه با دیگران تعامل دارد ، چگونه در جمع رفتار می کند و چگونه صحبت می کند و چگونه رفتار می کند. جنبه پنهان رهبری اخلاقی در شخصیت ، فرایند تصمیم گیری ، ساختار ذهنی ، ارزش ها و قوانینی است که ترسیم می کند و همچنین شجاعت آن برای تصمیم گیری اخلاقی در شرایط دشوار است.

رهبران اخلاقی همیشه اخلاقی هستند ، نه فقط وقتی کسی به آنها اهمیت می دهد. آنها همیشه بر اساس اخلاق عمل کرده و بارها ثابت کرده اند که اخلاق بخشی اساسی در سیستم فکری و فلسفی است که آنها برای درک و ارتباط با جهان استفاده می کنند.

برخی از م componentsلفه های مهم رهبری اخلاقی

توانایی این که خود و منافع شخصی خود را مقدم بر علتی که از آن حمایت می کنید ، سازمانی که رهبری می کنید ، نیازهای افرادی که به آنها خدمت می کنید یا به نفع جامعه یا جهان باشد.

برای تشویق و پذیرش بازخورد جدی ، نظراتی که مخالف نظر شخصی شما هستند و ایده ها و اقدامات پیشنهادی شما به چالش کشیده شود ، آماده باشید.

دیگران را به رهبری تشویق کنید

تفکر و گفتگو درمورد اخلاق و مسائل اخلاقی بخشی از فرهنگ یک گروه ، سازمان یا ستاد.

حفظ و گسترش صلاحیت ها. شما مدیون کسانی هستید که به شما اعتماد کردند تا سازمان را در مسیر درست و به بهترین و م bestثرترین راهها هدایت کنند.

مسئولیت و پاسخگویی

و شاید مهمتر از همه: شناخت قدرت رهبری و استفاده صحیح از آن ، تقسیم هرچه بیشتر آن قدرت ، هرگز سو ab استفاده از آن و استفاده از آن فقط در مواردی که به نفع همکاران ، سازمان ، انجمن یا جامعه باشد.

مؤلفه‌های ویژه‌ی رهبری اخلاقی

۱. خیر سازمان و عموم را بر منافع شخصی و صلاح خود مقدم بدارید

یکی از آزمونهای واقعی رهبری اخلاقی ، اتخاذ تصمیمی است که برای سازمان بهترین است ، حتی اگر انجام این کار به نفع شخص رهبر نباشد (در صورت نامساعد بودن وضعیت مالی ، رهبر ممکن است حقوق خود را کاهش دهد یا به عنوان مثال ، مسئولیت تصمیم گیری). دیگران را زیاد کنید)

قرار دادن صلاح اکثریت بر منافع شخصی ممکن است به اندازه تعریف رهبری اخلاقی دشوار باشد ، زیرا م manyلفه های بسیاری دیگری نیز دارد. رهبرانی که خود را در راه هدف یا دیگران فدا می کنند ، معمولاً به عنوان قهرمان نگاه می شوند ، اما شما مجبور نیستید مانند گاندی و سزار چ اِز در جنگ بمیرید یا به زندان بروید یا اعتصاب غذا کنید تا واجد شرایط رهبری اخلاقی باشید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که خود و منافع شخصی خود را کنار بگذارید و آنچه را که برای سازمان یا افرادی که مسئولیت آنها را بر عهده دارید انجام دهید ، انجام دهید.

۲. تشویق به بحث‌های اخلاقی به‌طور کلی و همچنین بحث درباره‌ی انتخاب‌های اخلاقی در موقعیت‌ها و تصمیم‌گیری‌های خاص، به‌عنوان ویژگی ثابت فرهنگ سازمانی

همه اعضای سازمان باید با نحوه تحلیل پیامدهای اخلاقی تصمیمات و رفتارها آشنا باشند و انتخاب کنند که آیا این پیامدها باید روی رویکرد آنها تأثیر بگذارد یا خیر ، و اگر چنین است ، چگونه؟

۳. روش‌هایی ایجاد کنید تا دیگران بتوانند قدرت شما را زیر سؤال ببرند

تا زمانی که هدف سازمان شما سود خالص ، درگیری یا سلطه بر جهان نباشد و حتی در آن صورت ، رهبری اقتدارگرا به ضرر شما خواهد بود (زیرا به شما بازخورد و اطلاعات لازم برای تصمیم گیری موثر را نمی دهد) ، همچنین به به ضرر شما این شما هستید که آنها را هدایت می کنید (بسیاری از آنها ناراحت و مضطرب می شوند و به طور ناخواسته و ناخواسته بهره وری آنها کاهش می یابد) و این به ضرر سازمان خواهد بود (بیشترین مشارکت و خلاقیت کارمندان از بین رفته و عدم مالکیت در تصمیمات شخصی آنها و فلسفه ممکن است منجر به کاهش موفقیت سازمان و افزایش از دست دادن شغل شود). حداقل باید جایی که مستقیماً روی افراد تأثیر می گذارد ، همه باید درگیر روند تصمیم گیری شوند. آنها باید قدرت و اختیار کافی داشته باشند تا بدون دخالت در وظایف خود به خوبی عمل کنند.

۴. خودتان را خیلی جدی نگیرید

علاوه بر مسئله جدی درک گزینه های اخلاقی و تصمیم گیری درباره آنها ، رهبری اخلاقی شامل حفظ موقعیت شما در عین شوخ طبع بودن است. رهبران انسان هستند و باید انسان بمانند. محافظت بیش از حد از قلمرو رهبری شما باعث کاهش کارآیی و ادعاهای شما در مورد رفتار اخلاقی می شود.

۵. نتایج تصمیم‌هایتان بر دیگران را در نظر بگیرید و به دنبال راه‌هایی برای به حداقل رساندن ضرر باشید.

راشورث کیدر ، نویسنده کتاب چقدر افراد خوب با تصمیمات سخت کنار می آیند ، معتقد است که معضلات اخلاقی انتخاب بین درست و غلط نیست ، بلکه انتخاب بین این دو است. در شرایطی که به دست آوردن چیزی با از دست دادن چیز ارزشمندی همراه است ، تلاش برای انتخاب گزینه مهمتر به چالشی واقعی برای رهبری اخلاقی تبدیل می شود.

۶. همیشه با همه‌کس منصفانه، صادقانه و محترمانه برخورد کنید

این جمله چنان واضح به نظر می رسد که نیازی به ذکر آن نیست ، با این وجود یکی از مهمترین ویژگیهای رهبری اخلاقی است. نحوه برخورد شما با دیگران ، صرف نظر از اینکه جامعه چگونه به آنها نگاه می کند ، نشان می دهد که چگونه در نگاه دیگران به نظر می رسید و واقعاً کی هستید. «همه برابر ایجاد شده اند» به معنای برابر بودن همه افراد یا توانایی و استعداد برابر نیست ، بلکه همه افراد به یک اندازه ارزشمند و شایسته رفتار احترام آمیز هستند.

۷. با سازمان‌ها همان‌گونه رفتار کنید که با افراد برخورد می‌کنید: با انصاف، صداقت و احترام

در همه معاملات صادق باشید ، به گروه های دیگر اطلاع دهید که کار شما ممکن است بر آنها تأثیر بگذارد ، خوب یک همکار خوب و قابل اعتماد باشید. اگر شما به عنوان فردی صادق و منصف شناخته می شوید ، این شهرت به سازمان شما نسبت داده می شود و سایر سازمان ها می خواهند با شما ارتباط برقرار کنند.

۸. با داخل و خارج سازمان همکاری کنید

همکاری فرصت ها و ایده های بیشتری را برای کار شما به ارمغان می آورد ، ایجاد یک رابطه دوستانه بین شرکت ها و همچنین افراد یک شرکت ، افزایش فرصت های سرمایه گذاری و برنامه ریزی خلاق ، و تقسیم قدرت و مسئولیت ها به طوری که صدای بیشتری شنیده می شود و فشار بر مردم وارد می شود کاهش می یابد

همکاری با دیگران نشان می دهد که شما به اشتراک قدرت و منابع علاقه مند هستید و انجام کار صحیح و ارائه بهترین خدمات برای شما از حفظ موقعیت و قدرت مهمتر است.

۹. ارتباط برقرار کنید

راههای ارتباطی بین خود و همكاران خود را برقرار و حفظ كنید. اگر همه بدانند که شما درمورد موضوعاتی که برای شما مهم هستند و هر اطلاعات مهم دیگری به آنها اطلاع می دهید ، اعتماد آنها به شما افزایش می یابد و شایعات ، جوک ها ، تردیدها و دلخوری ها به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.

۱۰. بکوشید دائما شایستگی‌های اجتماعی‌تان را افزایش دهید

این گزینه بسته به محل شروع و موارد مهم می تواند شامل موارد زیر باشد:

مهارت های غیرکلامی مانند زبان بدن ، حالت های چهره ، تنه و زمین و صدا را بهبود ببخشید

از ارتباطات غیرکلامی برای نشان دادن توجه و احترام استفاده کنید (سایر رفتارها در هر زمان مناسب)

مهارت گوش دادن فعال را حفظ یا ارتقا دهید

سعی کنید شفافیت را در انواع ارتباطات کلامی و کتبی ایجاد کنید تا سو no تفاهم رخ ندهد

بفهمید که توسط دیگران یا گروهها چگونه به شما مشاهده می شود و در صورت لزوم از این اطلاعات برای اصلاح رفتار خود استفاده کنید.

همدلی را افزایش دهید

دائما در تلاش برای درک بهتر روابط بین فردی است

دائماً در تلاش برای دستیابی به درک بهتری از خود هستید

۱۱. بکوشید از نظر فرهنگی حساس و ماهر شوید

با تنوع فرهنگی در جامعه آشنا شوید و آن را بپذیرید و با افرادی از فرهنگ های مختلف آشنا شوید. کارهای دیگری که می توانید انجام دهید:

دانش خود را از زبان جمعیتی که با آنها کار می کنید بیاموزید یا افزایش دهید

یادگیری سنت ها ، هنجارهای رفتاری و ارتباطی و تاریخچه گروه های فرهنگی در جامعه

در جشن ها و آیین های محلی و غیره شرکت کنید.

تلاش برای استخدام افرادی از فرهنگ های مختلف

یادگیری نحوه کنار آمدن با سنت های فرهنگی متفاوت از فرهنگ اکثریت و درک معنای جابجایی جغرافیایی برای برخی از گروه های مهاجر

برای معرفی و مشاوره با سازمان هایی که جمعیت مشابه شما دارند ، روابط کاری را شناسایی و ایجاد کنید

۱۲. بکوشید فراگیر باشید

یعنی با همه نژادها ، نژادها ، کلاس ها ، فرهنگ ها ، گرایش های مختلف و … کار کنید و مایل به استخدام آنها باشید. همچنین ، با تشویق افراد برای یادگیری و احترام به سنت ها و دیدگاه های یکدیگر و بحث بی طرفانه در هنگام اختلاف و اختلاف ، از تنوع جمعیتی استفاده کنید.

۱۳. شخصیت رهبری خود را جدی بگیرید و متعهد به تحقق آن باشید

رهبر یک سازمان جامعه محور در بخشی از شرح وظایف خود نوشت: “دریافت انتقاد و تحسین.” به عنوان یک رهبر ، شما مسئول آنچه در زیر رهبری شما اتفاق می افتد هستید. همانطور که دیگران را نسبت به عملکرد و محاسبات غلط آنها مسئول می دانید ، دیگران نیز باید پاسخگو باشند و دیگران نیز از شما مسئولیت پذیر باشند. به عنوان یک رهبر اخلاقی ، شما باید مسئولیت پذیری را یکی از مسئولیت های شغلی خود ، چه عرفی و چه غیر عادی بدانید و آماده باشید تا مستقیماً با عواقب تصمیمات و اقدامات خود روبرو شوید.

مسئولیت پذیری و تلاش برای تصحیح اشتباهات و اصلاح اقدامات نامناسب بخشی از وظایف رهبر است ، همانطور که اطمینان می یابد سازمان رفتار اخلاقی با تمام وظایف رهبر را دارد. سرزنش كردن دیگران ، حتی اگر واقعاً خطایی از جانب آنها باشد یا آنها در یك موقعیت كار خود را انجام نداده باشند ، مسئولیت جلوگیری از این اشتباهات را از عهده رهبر بر نمی دارد ، بلكه فقط او را ترسو می كند.

۱۴. تلاش دائمی برای افزایش شایستگی

مردم به رهبران بستگی دارند که شایسته باشند: به همین دلیل است که به آنها اعتماد می شود و این دلیل اصلی رهبری است. به عنوان یک رهبر اخلاقی ، مسئولیت حفظ و ارتقا شایستگی شماست تا بتوانید سازمان را در مسیر درست هدایت کنید و افراد تحت رهبری شما بتوانند به شما اعتماد کنند.

بخشی از این مسئولیت شناسایی و تأیید مناطقی است که در آن مهارت ندارید ، یا باید مهارت های خود را در آن زمینه ها تقویت کنید یا آنها را به شخص دیگری بسپارید. (تعداد کمی از مدیران نیز به فکر مدیریت امور مالی شرکت خود هستند ، به همین دلیل کارمندان مالی استخدام می کنند.)

جنبه دیگر ، لیاقت رد مسئولیت هایی است که قادر به انجام آنها نیستید ، و همچنین امتناع از انجام کارهایی که وقت و منابع لازم برای انجام آنها را ندارید.

صلاحیت را می توان به طرق مختلف از جمله ادامه تحصیل (دوره های واقعی ، چه در م institutionsسسات آموزشی و چه به صورت آنلاین) ، شرکت در کنفرانس ها و کارگاه ها ، تحصیل در حرفه ، برگزاری جلسات منظم با افراد برای بحث و نگهداری و ارتقا داد. در مورد مسایل رهبری ، یادداشت برداری از درسهایی که هنگام کار آموخته اید ، کسب دانش و ایده از افراد مختلف و غیره. شما می توانید از همه این روش ها استفاده کنید تا یک رهبر موثرتر شوید.

۱۵. وقتی مفید نیستید، کار را ترک کنید

سازمان ها و به ویژه سازمان های مبتنی بر جامعه ، باید با بلوغ رشد کرده و تغییر کنند. رهبران اخلاقی تشخیص می دهند چه موقع همه کارهای لازم را انجام داده اند یا اینکه سازمان برای ادامه رشد به شخص دیگری احتیاج دارد تا سکان هدایت مجموعه را به دست گیرد.

۱۶. هیچ‌وقت از بررسی سیستم اخلاقی و شیوه‌ی رهبری خود دست برندارید

همانطور که بارها در این مقاله اشاره کردیم ، رهبری اخلاقی پایانی ندارد ، اما همیشه و با گذشت زمان. سینسیناتوس ، رومی که در قرن پنجم قبل از میلاد زندگی می کرد ، هنگام شخم زدن مزرعه خود احضار شد و مسئولیت حکومت و نجات ارتش روم از شکست را به عهده گرفت. او به سرعت دشمن را شکست داد و تنها پس از 16 روز از حکومت خود دست کشید و به مزرعه خود بازگشت ، اما همچنان رهبر باقی ماند زیرا مردم او را به عنوان رهبر خود پذیرفتند. در واقع ، او چنان به عنوان یک رهبر پذیرفته شد که به گفته لوی نویسنده رومی ، 20 سال بعد ، هنگامی که 80 ساله بود ، دوباره به قدرت فراخوانده شد.

رهبری اخلاقی پایان ندارد ، همانطور که تلاش شما برای جستجو و تمرین رهبری اخلاقی نباید پایان یابد.