فن بیان

چگونه تدریس کنیم؛ ارائه ۱۶ نکته طلایی و کاربردی

  • مهارت های تدریس در زندگی هر کس می تواند موثر باشد. بنابراین همه ما باید بدانیم که چگونه آموزش دهیم. اگر احساس می کنید در برقراری ارتباط ، انتقال نیت خود به دیگران یا ابراز خواسته های خود به گونه ای که مورد توجه آنها قرار گیرد ، مشکل دارید ، شناختن این روش ها برای شما مفید خواهد بود. همچنین ، با تکیه بر این روش ها ، بسیار آسان تر از گذشته است که بتوانید اطرافیان یا زیردستان خود را هدایت و مدیریت کنید. به خصوص اگر در حال تدریس هستید ، خواندن این مقاله را از دست ندهید.

    شاید برای شما سخت باشد که باور کنید. اما در اقتصاد ، اگر می خواهید یک مدیر موثر باشید ، باید معلم خوبی باشید. اما چگونه می توان همزمان مدیریت و تدریس کرد؟ مهمترین دانش آموزان شما چه کسانی هستند؟ پس کی باید استراحت کنی؟!

    جورج برنارد شاو وقتی گفت: “کسی که می تواند کار کند و کسی که تدریس نمی کند” بسیار اشتباه کرد. به تعبیری ، اقتصاد حول مفاهیم و ایده ها می چرخد. بنابراین ، “معلم خوب بودن” برای مدیریت یک ضرورت است.

    اگر استاد خوبی نیستید ، چگونه می توانید همه کارکنان سازمان را ترغیب کنید که مسیر تعیین شده را دنبال کنند؟ چگونه می توانید کارمندان را بر یک استراتژی خاص برای غلبه بر رکود اقتصادی متمرکز کنید؟ چگونه می توانید اطمینان حاصل کنید که همه ، در هر سطح ، اولویت های حال را درک می کنند؟ چگونه می توانید مدیران آینده را پرورش دهید؟

    راه حل ساده است. آموزش دهید تدریس با سخنرانی در جلسات شرکت یا آموزش به زیردستان متفاوت است. دادن و دادن دستورالعمل تعلیم دادن نیست ، این یک الزام است. گفتن اینکه مردم چه کاری باید انجام دهند تضمین نمی کند که آنها آنچه را که باید در آینده به طور مستقل فکر کنند یاد می گیرند. بلکه آنها را چنان به شما یا مافوقشان وابسته می کند که فرصت ها را نادیده می گیرند و نوآوری و یادگیری را کنار می گذارند.

    ۱۶ راه برای آنکه آموزگار موفق‌تری باشید

    معلمان موفق چه کاری انجام می دهند که شما به عنوان مدیر باید انجام دهید؟ برای دانستن پاسخ این مقاله را بخوانید. ما با “معلمانی” مشورت کرده ایم که پاسخ این سوال را بهتر از هر کس می دانند. برخی از آنها به طور رسمی در کلاس تدریس می کنند. دیگران علاوه بر کار در شرکت ، در دفتر کار خود ، هنگام شام یا پرواز به صورت غیر رسمی تدریس می کنند. معلمانی که ما انتخاب کرده ایم مدیران ارشد ، برنامه نویسان ، بازاریابان ، دانشجویان MA و همچنین دانش آموزان دبیرستان ، موسیقیدانان ، جراحان و سایر مربیان را آموزش داده اند.

    نشان داده شده است که معیار تدریس خوب در همه دنیا یکسان است. حتی با وجود محصولات آموزشی جدید ، روش های جدید ، مطالعات اجتماعی یا ترکیبی از هر سه ، مباحث اصلی و بسیاری از تکنیک ها یکسان است. آیا شما آماده یادگیری هستید؟ پشت میز بنشینید و دفتر خود را باز کنید.

    ۱. محور اصلی آموزش شما نیستید، شاگردان‌تان هستند

    محور اصلی آموزش

    برخی از اساتید خود را محققانی برگزیده می دانند که وظیفه دارند با دانش خود به دانشجویانی که فاقد دانش هستند کمک کنند. این یک توهم است. “ویلیام راندو ، رئیس بخش توسعه آموزش ییل و 15 سال تدریس استادان ، می گوید:

    “بهترین معلمان خود را راهنما می دانند.” آنها دانش خود را با دیگران در میان می گذارند ، اما در عین حال می فهمند كه تمرکز باید بر روی دانش آموزان آنها باشد ، نه بر آنها. “

    راندو اضافه می کند: «بعضی از معلمان درک این مسئله را درک می کنند که هدف اصلی تدریس آنها نیست. بله ، آل ، به نظر من کاملاً چرند است. به نظر می رسد که برای من هم نیست. اما این بدان معنا نیست که معلمان اصلاً مهم نیستند ، این بدان معناست که به جای پرسیدن “امروز چه کاری انجام می دهم؟” آنها باید بپرسند ، “دانش آموزان من امروز چه کاری انجام می دهند؟”

    ۲. شاگردان‌تان را بشناسید

    تسلط بر مباحثی که تدریس می کنید برای دیدن نحوه تدریس ما کافی نیست. شما همچنین باید افرادی را که به آنها تعلیم می دهید بشناسید. در مورد استعدادها ، تجربیات و نیازهای گذشته آنها اطلاعات کسب کنید. در غیر این صورت ، نمی توانید آنچه را که آنها قبلاً می دانند و آنچه باید یاد بگیرند را درک کنید. “من می خواهم اساتید تصور كنند كه شخصی با آنها تماس گرفته و پرسیده است ،” چگونه می توانم به ییل بروم؟ “” اولین چیزی که باید از این شخص بپرسید این است که “الان کجایی؟” قبل از اینکه او را به مقصد هدایت کنید ، باید بدانید که از کجا شروع می کند. این امر بدیهی به نظر می رسد؛ اما ، بعنوان یک استاد ، ما بعضی اوقات کار خود را شروع می کنیم و فراموش می کنیم از دانشجویان خود بپرسیم که کجا هستید؟ “یا از کجا شروع می کنی؟”

    جوچود کاپلینسکی ، استاد پیانو در مدرسه جولیارد ، توجه خودآگاهی دانش آموزان خود را جلب می کند. او می گوید: “من می خواهم ببینم که دانش آموزانم چگونه موسیقی خود را ارزیابی می کنند.” این به من اجازه می دهد تا بدانم که آنها چقدر واقع بینانه یا تخیلی هستند. “می توانید شخصیت آنها را از روی نت ها حدس بزنید.”

    ۳. اگر آموزگار محیطی امن فراهم کند، ریسک‌پذیری شاگرد افزایش می‌یابد

    ریسک‌پذیری شاگرد

    میشل فورمن ، دبیر آموزش اجتماعی دبیرستان میدلبری در ورمونت می گوید: “انعطاف پذیری برای یادگیری ضروری است.” دانش آموزان باید از آنچه نمی دانند آگاه باشند ، ریسک کنند و درباره آنچه فکر می کنند می دانند ، تجدید نظر کنند. این می تواند برای هر کسی ناامید کننده یا حتی ترسناک باشد. “کمی لطافت می تواند بسیار مفید باشد.”

    “مواردی از قبیل برپایی تخت و تشک در گوشه کلاس یا تزئین دیوارها با کارهای دانشجویی (فکر می کند کلاس به آنها تعلق دارد) یک فضای آموزشی ایجاد می کند که از نظر روحی” از نظر روانی و روانی ایمن است.

    فورمن اضافه می کند: “اگر او دانش آموز بدی باشد ، من برای او چای نعنا درست می كنم ، اگر گرسنه باشد ، به او غذا می دهم. ممکن است آسان و پیش پا افتاده باشد ، اما آنها پیام مهمی در خود دارند. “دانش آموزان باید بدانند که می توانند به معلم خود اعتماد کنند.” قانون دیگر Foreman “هیچ کنایه در کلاس نیست”. به گفته وی ، کنایه در دانش آموز باعث ترس از این می شود که شما می خواهید او بد به نظر برسد.

    ۴. آموزگاران بزرگ در کنار هدف، اشتیاق هم دارند

    آموزگاران بزرگ

    تفاوت یک معلم خوب با یک معلم بزرگ در مهارت های علمی آنها نیست ، بلکه در اشتیاق آنها است. علاقه آنها به تحصیل و آموزش است. طبق گفته H. “این یک اشتیاق عفونی است” ، مدیر بازاریابی جهانی در SC Johnson ، Racine ، WI. “اگر معلمی پرشور باشد ، اشتیاق به دانش آموز او منتقل می شود.” مویر گفت: “هر دو والدین من معلم دبیرستان بودند.” مادرم دانش آموزان عقب مانده ذهنی و پدرم تاریخ و سیاست تدریس می کردند. مهمترین چیزی که من از آنها یاد گرفتم این بود که شما واقعاً باید در این مورد علاقه داشته باشید. “شما نمی توانید وانمود کنید که دانش آموزان می توانند تشخیص دهند که آیا واقعاً به کار خود اهمیت می دهید.”

    ۵. آموزگار باید به شاگرد نشان بدهد که واقعا به یاد گرفتن نیاز دارد

    یاد گرفتن

    تام مک کارتی ، رئیس خدمات مشاوره ای در دانشگاه موتورولا ، هنگام تدریس به بزرگسالان ، این جمله قدیمی را بیان کرد: “بیا ، خدا را شکر!” برخی از افرادی که به کارگاه آموزشی بهبود رفتار شش سیگما می آیند آماده نیستند زیرا فکر نمی کنند نیازی به پیشرفت ندارند. آنها تفاوتی را نمی بینند که کیستند و چه کسی می خواهد باشد. اولین هدف مک کارتی آگاه ساختن آنها از این جدایی است. ابتدا از رهبران تیم می پرسد ، “آیا تیم شما انتظارات مشتری را برآورده می کند؟” و هنگامی که یکی از مدیران پاسخ می دهد ، “البته ، بله” ، مک کارتی از همه اعضای تیم می خواهد چهار نمونه از مهمترین اولویت های مشتری را روی یک کاغذ بنویسند و آنها را به دیوار آویزان کنند تا همه بخوانند. وی می گوید: “اگر 15 عضو در یک گروه وجود داشته باشد ، شما 60 اولویت مختلف دارید.” وقتی مدیران آن را با چشم خود می بینند ، به من رو می کنند و می پرسند ، “اوه! “آیا می توانید به ما کمک کنید؟”

    ۶. اگر نمی‌توانید مبحثی را ساده بیان کنید، دست‌کم واضح بیانش کنید

    تجزیه‌ی مفاهیم پیچیده

    یکی از مهمترین ویژگیهای یک استاد عالی توانایی تجزیه و تحلیل مفاهیم پیچیده و قابل فهم بودن آنها است. گری گریتس ، مدیر کل موتورهای جنرال موتورز گفت: “مدیران این روزها به این توانایی نیاز دارند.” در واقع ، او معتقد است که ارتباطات جوهره آموزش و یادگیری است. گرتز می گوید: “بزرگترین نگرانی مدیران این است كه مردم حرفهایشان را بفهمند.” چه بورس ، چه شرکا و چه مشتری و چه کارمند ، مردم باید از تاریخچه سازمان شما مطلع شوند. آنها باید نقاط قوت سازمان شما را بدانند. چرا این تغییرات را انجام می دهید؟ چگونه کار می کنید و چگونه فکر می کنید در غیر این صورت ، اعتبار ، فروش ، موقعیت های جدید یا کارمندان خود را از دست خواهید داد. “به همین دلیل توانایی بیان خوب خود بسیار مهم است.”

    ۷. بدون اینکه به اعتبارتان آسیب بزنید، انعطاف‌پذیری را تمرین کنید

     انعطاف‌پذیری

    بعضی از افراد باید احساس کنند که معلم یا مدیر مدرسه پاسخ همه سالات را می داند و هر نشانه ای از انعطاف پذیری یا ناآگاهی ضعف است. پارکر پالمر ، نویسنده کتاب “شجاعت آموزش” ؛ “سفر داخلی به زندگی معلم” ، 1997 می گوید: “کسانی که این عقیده را دارند ، بدترین معلمان هستند.”

    گاهی ممکن است بهترین جواب معلم این باشد که “من نمی دانم”. زیرا با چنین جوابی ، اعتبار خود را از دست نمی دهد ، بلکه اعتماد دانش آموزان خود را جلب می کند و اعتماد اساس روابط سازنده است.

    پالمر می گوید: “همه ما می دانیم که هیچ کس کامل نیست.” بنابراین ، ما به افرادی که در پشت نقاب “من همه چیز را می دانم” پنهان شده ایم اعتماد نداریم. زیرا آنها با ما صادق نیستند. “افرادی عمیق ترین روابط را با ما دارند که درگیری های خود را با ما به اشتراک می گذارند.”

    تصدیق آنچه نمی دانید نشان می دهد که هنوز در حال یادگیری هستید. این نشان می دهد که معلم هنوز به دنبال دانش است. مایک لوون ، رئیس سابق هتل بین المللی Holiday Inn و رئیس جدید و مدیر عامل ثبت احوال ایالات متحده گفت: “این یک توازن ظریف برای مدیر سازمان ایجاد می کند.” اگر چیز زیادی نمی دانید ، مشکلی نیست ، در هر صورت افراد به شما وابسته هستند تا پاسخ برخی س questionsالات را بدانند. “مطمئناً شما نمی خواهید مردم بگویند چرا چنین شخصی شرکت را اداره می کند؟”

    ۸. از صمیم قلب آموزش بدهید

    از صمیم قلب آموزش بدهید

    بهترین روش تدریس دستورالعمل خاصی ندارد. روش تدریس فردی است و به شخصیت و جهان بینی معلم بستگی دارد. به عبارت دیگر ، همانطور که پالمر گفت ، “ما آنچه هستیم را آموزش می دهیم.” آموزش برای کشف شخصیت افراد شجاعت می خواهد. به گفته پالمر ، اگر خود را کاملاً نمی شناسید ، نمی توانید دانش آموزان خود را کاملاً بشناسید ، بنابراین نمی توانید با آنها ارتباط برقرار کنید. مردم ابتدا سعی می کنند این خلا را با روش های هوشمندانه پر کنند ، اما در پایان به اهمیت آن پی می برند.

    ۹. نکات مهم را تکرار کنید

    اگر می خواهید کارمندان شما بیانیه ماموریت جدید یا استراتژی بازار را به خاطر بسپارند ، باید بیش از یک بار آن را برای آنها توضیح دهید. ویلیام اچ. “ویلیام اچ راستتر ، که قبل از اینکه مدیرعامل صنایع دارویی Idec شود ، در هاروارد و اموی تدریس می کرد ، می گوید:

    “اولین بار که شما چیزی را می گویید ، شنیده می شود.” این بار دوم شناخته شده است و بار سوم آموخته شده است. “

    بنابراین چالش این است که محکم باشید بدون اینکه قابل پیش بینی یا خسته کننده شوید. بهترین معلمان نکات تکراری را با استفاده از روشهای مختلف برای جدید و جدیدتر نشان دادن آنها بیان می کنند. پیامی از طرف Craig E. Craig E. Weatherup ، رئیس جمهور و مدیر عامل شرکت Pepsi Drinks ، همیشه تأکید می کند ، “آب معدنی بیشترین پتانسیل رشد را برای آینده شرکت دارد ، نه نوشابه.” درباره این استراتژی شنیده شده است. او می گوید: “شما باید کمی تقلب کنید و شکل زندگی حرفه ای خود را تغییر دهید تا مردم فکر کنند قبلاً آن را نشنیده اند.” من همیشه سعی می کنم راهی جدید برای صحبت در مورد آب پیدا کنم ، اما پیام اصلی هرگز تغییر نمی کند. “این برای موفقیت شرکت لازم است.”

    ۱۰. آموزگاران خوب، سؤالات خوب می‌پرسند

    آموزگاران خوب

    معلمان تأثیرگذار می دانند که یادگیری در واقع کشف موارد ناشناخته است و چنین کاوش هایی با طرح س askingال آغاز می شود. منظور من س questionsالاتی نیست که به صورت درس یا بله یا خیر س questionsالاتی مطرح شود که در مورد آنها بحث نشده باشد. این به س questionsالاتی اشاره دارد که دریچه درک عمیق تری را باز می کنند. مانند: این چگونه کار می کند؟ و این یعنی چه؟ و سوال مورد علاقه گرتز – کارشناس روابط داخلی جنرال موتورز – “چرا؟” است. او می گوید:

    “اگر می خواهید به قلب یک مسئله برسید ، پنج بار بپرسید:” چرا؟

    دیوید گاروین ، مربی مدرسه تجارت هاروارد ، با تعدادی از مربیان کتاب جدید خود ، یادگیری در عمل ؛ نکاتی برای پیاده سازی سازمانهای یادگیرنده ، مصاحبه شده توسط Harvard usiness School Press ، 2000. وی دریافت که یکی از دلایلی که تصمیمات لحظه ای می تواند شیوه آموزش آنها را بهبود بخشد ، برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و نظرسنجی از دیگران بود. آنها از همکاران خود می پرسند: “اگر خلاف روشهای معمول عمل کنیم چه می کنیم؟” هدف از این کار ایجاد راهی جدید نیست ، هدف تقویت قدرت تصمیم گیری در برابر شرایط عجیب و غریب است. گاروین می گوید: “شما با پاسخ های صحیح ارتقا می یابید ، اما در بالاترین سطح ، داشتن سوالات مناسب از اهمیت بیشتری برخوردار است.”

    ۱۱. بیش از اندازه اطلاعات ندهید

    شما باید به مردم یاد بدهید که فکر کنند. آخرین کاری که باید انجام دهید این است که بایستید و به مردم بگویید چه کاری انجام دهند ، یا جواب هایی را که می خواهند بشنوند به آنها بگویید. برای بهترین معلمان ، فکر منتهی به پاسخ مهمتر از خود جواب است. نوئل تیچی ، استاد تجارت در دانشگاه میشیگان و نویسنده تاکتیک های مدیریت. انتشارات هارپر بیزینس ، 1997 ، می نویسد که چگونه شرکت های موفق مدیران را در همه سطوح توسعه می دهند: “مدیران می توانند” بخش یادگیری دیدگاه خود “را فراهم کنند. یعنی اینکه چگونه دنیا را می بینند ، اطلاعات را تجزیه و تحلیل می کنند و مشکلات را حل می کنند. “بهترین مدیران به جای اینکه به مردم بگویند چه فکر کنند ، به آنها کمک می کنند یاد بگیرند که تنها فکر کنند.”

    ژن رابرتز سردبیر م Instituteسسه تحقیقات فیلادلفیا و نیویورک تایمز است و در حال حاضر در کالج دانشگاه مریلند روزنامه نگاری تدریس می کند. وی می گوید: “اگر می خواهید گروهی قوی از افراد در اطراف خود داشته باشید كه می دانند شما چه می خواهید و در عین حال احساس راحتی می كنید كه هر روز خودتان این كار را انجام دهید.” باید بدانید چه موقع آنها را رها کنید تا به شما اعتیاد پیدا نکنند. در بازار روزنامه همه چیز به سرعت بستگی دارد. “اگر با افرادی روبرو هستید که قبل از اقدام منتظر نظر شما هستند ، شکست خواهید خورد.”

    ۱۲. صحبت‌کردن را متوقف و شنیدن را آغاز کنید

    صحبت‌کردن را متوقف و شنیدن را آغاز کنید

    وقتی نوبت به آموزش می رسد ، آنچه انجام می دهید تقریباً به همان اندازه مهم است که می گویید. زیرا دانشجویان شما همیشه به شما نگاه می کنند. شنیدن یکی از راههای نشان دادن مراقبت و مراقبت از آنهاست. یادگیری موثر یک خیابان دوطرفه یا به عبارتی گفتگوی دو طرفه است نه یک طرفه. در نتیجه ، معلمان پس از طرح س toال ، به جای انتظار برای پاسخ یا جواب مخاطب ، سکوت را می شکنند. در عوض ، مویر ، مدیر کارآموزی SC Johnson ، پیشنهاد می کند 10 ثانیه صبر کنید. او می گوید: “اگر می خواهید معلم خوبی باشید ، باید به سکوت عادت کنید.” در این لحظات به ظاهر ناتوان کننده است که برخی از پاداش آورترین ایده ها به وجود می آیند. “آن را قطع نکنید.”

    ۱۳. یاد بگیرید به چه صحبتی گوش بدهید

    یاد بگیرید به چه صحبتی گوش بدهید

    لوی واتکینز در بیمارستان جان هاپکینز در بالتیمور جراحی قلب را آموزش می دهد. در آنجا ، ساکنان (دستیاران پزشکی) در کنار جراحان کار می کنند و مهارت های خود را بهبود می بخشند. قبل از عمل ، واتکینز از ساکن می خواهد تصور کند که آنها جایگزین شده اند و همانطور که یک استاد به دانش آموز خود می آموزد ، تشخیص و روش کار را برای او توضیح می دهد. واتكینز می گوید: “من می خواهم ببینم كه ساكن چگونه اطلاعات را در كنار هم قرار می دهد و افكار خود را در كنار هم قرار می دهد.” “ما کسانی هستیم که در عملی تصمیم می گیریم کدام کشتی ها مهم هستند و کدام یک مهم نیستند.”

    هنگامی که وتراپ ، مدیر عامل پپسی ، با مدیر کل یکی از 300 شعبه کارخانه ملاقات می کند ، وی توجه ویژه ای به آنچه می شنود می کند. به عنوان مثال ، هنگامی که او از بازار یک تحلیل بازار محلی را می شنود ، انتظار دارد که شرح وظایف کلی شرکت یا استراتژی جدید را بشنود. او تقلید را دوست ندارد ، در واقع ، او می خواهد مدیر در زمینه مناسب در مورد تجارت خود فکر کند. وتراپ می گوید: “اگر موارد مطرح شده در کارخانه را در جای دیگری بشنوم ، متوجه می شوم که صدای ما شنیده شده است.”

    اولین مأموریتی که پپسی به او محول کرد کار در ژاپن بود. جایی که او باید شنونده خوبی باشد. زیرا انگلیسی زبان دوم همکاران وی بود. در آنجا او یاد گرفت که احساسات ذاتی حرفه افراد را تشخیص دهد و هنوز هم از این مهارت استفاده می کند.

    وی گفت: “احساسات مردم به اندازه اعداد برای من جالب است.” “من می خواهم بدانم چه چیزی آنها را ناامید می کند و از چه چیزی احساس خوبی دارند.”

    ۱۴. اجازه بدهید شاگردان‌تان به یکدیگر آموزش بدهند

    مثلث یادگیری

    شاگردان شما فقط از شما نمی آموزند. آنها همچنین از خود و دوستانشان یاد می گیرند. مرلین ویرری ، دبیر سطح پیشرفته 12 دبیرستان میرا کوستا در منهتن ، کالیفرنیا ، می گوید: “این مثلث یادگیری چگونه کار می کند.” او طرفدار تشکیل گروه های کوچک است. وی سوالی را از کتاب درسی برای گروه ها مطرح می کند و هرکسی که می خواهد صحبت کند باید ابتدا به فرد مقابل پاسخ دهد. ویری ، دبیر كل كشور كه ​​در سال 2000 انتخاب شد ، می گوید: “آنها اینگونه به حرفهای دیگران گوش می دهند.” “تماشای آن هیجان انگیز است.”

    ویلیام راندو ، مدرس دانشگاه ییل ، ​​این ایده را کمی جلوتر برد. وی گروه های کوچکی را برای تسلط بر مناطق مختلف تشکیل می دهد و سپس دانش آموزان را در گروه های مختلف دور هم جمع می کند تا آنچه را آموخته اند به یکدیگر بیاموزند. او می گوید: “این مشکلات دنیای واقعی را شبیه سازی می کند.” وقتی همه فقط بخشی از اطلاعات لازم را داشته باشند ، همه همزمان یک معلم و یک دانش آموز خواهند بود. “

    ۱۵. یک روش تکراری را روی همه پیاده نکنید

    معلمان خوب معتقدند که همه دانش آموزان می توانند یاد بگیرند. آنها همچنین می فهمند که هر کس روش منحصر به فرد خود را برای یادگیری دارد. برخی بصری هستند. برای برخی ، کار عملی م moreثرتر است. دیگران با بهتر خواندن یاد می گیرند. بنابراین معلم باید یک رویکرد چند وجهی را اتخاذ کند ، چیزی شبیه به این: 20 دقیقه تدریس کنید ، سپس یک سوال چند گزینه ای را در پایین صفحه بپرسید ، از همه بخواهید که پاسخ های خود را بنویسند و به نوبت پاسخ های خود را برای همکلاسی های خود توضیح دهند. ، بعد از چند دقیقه یک دقیقه وقت بگذارید و رأی دهید و ببینید کدام یک از پاسخ ها را انتخاب می کند ، و در آخر از آنها بخواهید که انتخاب خود را توضیح دهند. Rando این روش را “آموزش فعال” می نامد.

    ۱۶. هیچ‌گاه تدریس را متوقف نکنید

    هیچ‌گاه تدریس را متوقف نکنید

    آموزش م onثر به کیفیت روابط معلم و دانش آموز بستگی دارد و با پایان کلاس یا پایان روز کاری به پایان نمی رسد. کاپلینسکی ، استاد گروه پیانو جولیارد می گوید: “من سعی می کنم درگیر ساعت کاری نشوم ، مثل این است که بگویم:” من برای ساعاتی که اینجا هستی برایم مهم است ، اما بعد از آن زحمت نکشید “. “یکی از مهمترین الزامات تدریس علاقه است.”

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دو × 4 =

    دکمه بازگشت به بالا