مسائل حقوقی

حقوق اداری چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

  • قانون عمومی مجموعه قوانینی است که بر روابط دولت و کارگزاران آن با مردم و بالعکس حاکم است. قانون داخلی داخلی تمایز بین حقوق عمومی داخلی و بین المللی است. حقوق عمومی داخلی به روابط داخلی در مرزهای جغرافیایی یک کشور می پردازد و حقوق عمومی بین الملل بر روابط کشورها با یکدیگر در مقیاس جهانی حاکم است.

    یکی از مهمترین شاخه های حقوق عمومی داخلی قانون اساسی است. حقوق اساسی در مورد شکل دولت و سازماندهی قدرتهای عالی دولت یعنی دادگستری ، مجریه و مقننه و اختیارات و وظایف هر یک بحث می کند.

    قانون اداری مکمل حقوق اساسی است. یعنی هر یک از نیروهای دولتی سازمان هایی را برای انجام وظایف خود برای کمک به آنها در انجام وظایف اجرایی ایجاد می کنند. حقوق اداری ، سازمانها و وظایف و اختیارات سازمانهایی را که با هم قوه مجریه را تشکیل می دهند ، مطالعه می کند.

    اعمال قوه مجریه

    اعمال قوه مجریه

    اقدامات اجرایی قوه مجریه دو نوع دارد:

    اقدامات اداری

    اقدامات سیاسی یا دولتی.

    اقدامات اداری ، به معنای محدود آنها ، مربوط به اقدامات عادی و روزمره زندگی اجتماعی است. مانند خدمات مختلف اجتماعی ، فرهنگی ، تعاونی و شهری مانند آب ، برق ، تلفن ، امکانات ارتباطی و مخابراتی ، تأمین کالاهای عمومی ، تأمین بهداشت عمومی و رفاه ، ایجاد مدارس و مراکز آموزشی و درمانی ، تنظیم ترافیک شهری و سرانجام حفظ نظم و امنیت در جامعه. اقدامات سیاسی مانند اعلان جنگ ، انعقاد صلح ، برقراری روابط سیاسی و دیپلماتیک با سایر کشورها ، مدیریت امور خارجه ، سیاست های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و …

    به عبارت دیگر ، موضوع اقدامات اداری دو چیز است: یکی حفظ نظم عمومی در جامعه و دیگری تأمین نیازها و خدمات روزمره و عادی. و موضوع اقدامات سیاسی و حکومتی تصمیمات و برنامه هایی است که در سطح جامعه ، در سطح هیئت حاکمه مطرح می شود.

    تمایز بین اقدامات سیاسی و اداری قوه مجریه از این جهت مهم است که اولاً فقط اقدامات اداری را تشکیل می دهد و ثانیا این دو عمل از یک سیستم حقوقی واحد پیروی نمی کنند.

    لازم به ذکر است که تعریف یک خط روشن بین اقدامات اداری و سیاسی آسان نیست. زیرا بسیاری از موارد مانند نظم و امنیت عمومی ، تأمین کالاهای عمومی ، آموزش ملی و انتصاب مقامات که در نگاه اول یک اقدام ساده اداری به نظر می رسد ، ممکن است جنبه سیاسی داشته باشد و بر وضعیت کلی و آینده تأثیر بگذارد. کشور به عنوان مثال ، انتصاب یا تغییر بخشدار یا فرماندار در یک منطقه یا شهر یا حمل بار جنگی از نقاط مرزی ، ممکن است معنی دار باشد و به عنوان نشانه ای از تغییر در سیاست دولت یا نشانه ای از آن تلقی شود. قدرت او

    در نتیجه ، موضوع قانون اداری اعمال قدرت اجرایی است ، به استثنای موارد مربوط به قدرت آن قدرت با سایر قدرت ها و همچنین روابط با دولت های خارجی.

    امتیازات حقوق عمومی

    نکته دیگری که در حقوق اداری از اهمیت برخوردار است امتیازات حقوق عمومی است که توضیح آن خالی از لطف نیست. امتیازات حقوق عمومی را امتیازاتی می دانند که از حاکمیت دولت یا امتیازات قدرت عمومی یا امتیازات خارج از حقوق خصوصی ناشی می شود. ویژگی این امتیازات این است که دولت می تواند از آنها به صورت یکجانبه یعنی بدون رضایت افراد استفاده کند و این دقیقاً مغایر با اصول حقوق مدنی است که بر اساس برابری و آزادی اراده افراد بنا شده است. در ادامه مواردی از این دست را ذکر خواهیم کرد.

    به عنوان مثال ، در قراردادهای قراردادی که توسط دولت برای ساخت جاده ها یا سایر کارهای عمرانی منعقد شده است ، دولت حق دارد به طور یک جانبه در صورت لزوم تعهدات اضافی را به پیمانکار خود تحمیل کند یا آنها را فقط به خاطر منافع عمومی لغو کند ، در حالی که چنین است اقدامات خلاف اصول قانون مدنی است. همچنین ، در پروژه های عمرانی و ساخت یا توسعه راه ها و غیره ، که دولت به زمین احتیاج دارد و نمی تواند آن را به راحتی و با قیمت مناسب بدست آورد ، یا مالکان تمایلی به فروش زمین خود ندارند ، دولت مجبور است از قوانین خاصی استفاده کند مالکین را محروم کرده و هدف عمومی آن را اجرا کنند.

    اما قاعده خلع ید که دولت در قانون اداری از آن استفاده می کند در قانون مدنی معادل ندارد و مفاد این قانون به افراد اجازه نمی دهد به جای توافق در روابط خود با یکدیگر از زور استفاده کنند.

    نکته مهم در این زمینه این است که تا زمانی که منافع عمومی از طریق اجرای قانون مدنی تأمین شود ، دولت نمی تواند از امتیازات و قوانین ویژه استفاده کند. دولت تنها در مواقعی که دیگر تأمین نیازهای منافع عمومی امکان پذیر نباشد ، می تواند از امتیازات قانون عمومی برخوردار شود.

    در هر صورت ، عدالت حکم می کند که اولاً ، هر جا که اختیارات یا امتیازاتی برای دولت شناخته شده باشد ، باید راهی برای جبران خسارت وارده به افراد یافت. و ثانیا ، مفهوم الزامات منافع عمومی ، که در واقع مجوزی برای استفاده از امتیازات قدرت عمومی است ، باید کاملاً روشن شود و حدود و جنبه های آن مشخص شود تا دولت نتواند از حقوق افراد سو abuse استفاده کند به این بهانه

    این مطلب ادامه دارد … .

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۲ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    هفده + 9 =

    دکمه بازگشت به بالا