هوش هیجانی

چگونه احساساتمان را کنترل کنیم؟

  • ما به هوش هیجانی بالایی نیاز داریم تا بتوانیم احساسات خود را کنترل کنیم و در برقراری ارتباط با دیگران موفق باشیم. هوش هیجانی توانایی شناخت ، درک و کنترل احساسات فردی برای جلوگیری از رفتارهای تکانشی است. این روند ممکن است ساده به نظر برسد ، اما کنترل احساسات در شرایطی که به ظاهر احساسات غیر قابل کنترل به ما حمله می شود ، دشوار است. مگر اینکه به اندازه کافی بر احساسات خود کنترل داشته باشیم. برای یادگیری 7 نکته طلایی در مورد چگونگی کنترل احساسات خود ما را دنبال کنید.

    ۱. به روزهایی که در پیش داریم فکر کنیم

    فکر کردن به آینده

    برای اینکه بدانیم چگونه احساسات خود را کنترل کنیم ، باید به مرور زمان فکر کنیم. استادان ذن توصیه می کنند هر زمان که در آن لحظه احساس خشم ، ناراحتی ، کینه و ناامیدی شدید ، از خود بپرسید که چگونه شدت احساسات شما با گذشت زمان تغییر می کند.

    احساسات زیاد باعث می شود چشم خود را به آینده ببندید و به اشتباه فکر کنید تنها چیزی که حال است مهم است. وقتی افراد خشم یا اضطراب فوری را تجربه می کنند ، به خود یادآوری می کنند که فردا وجود دارد. بنابراین وقتی در لحظه و از روی عصبانیت تصمیم گرفتید که با مشت در وسط صورت رئیس خود شیرجه بزنید ، از این ترس داشته باشید که این تیزبینی عواقب جبران ناپذیری به همراه داشته باشد و آینده شغلی شما را به خطر بیندازد.

    همه ما گاهی احساس غرق شدن در احساسات خود می شویم و رفتاری از خود بروز می دهیم که باعث پشیمانی از آن می شویم. هر وقت از شخصی عصبانی شدید ، به خود بگویید: “من هر روز تو را می بینم”. “اگر عصبانیت من باعث می شود احترام خود را نسبت به این شخص از دست بدهم ، هر وقت او را می بینم چه حسی دارم؟” هر وقت از آنچه اکنون اتفاق می افتد ناراحت شدید ، از خود بپرسید: “احساسی که اکنون دارم پس از مدتی چگونه تغییر می کند؟” پس آرام باشید و جزو افرادی نباشید که فقط نوک بینی را می بینند ، بلکه سعی کنید چند مرحله دیگر را در نظر بگیرید.

    ۲. احساساتمان را بشناسیم

    شناختن احساسات

    یاد بگیرید که فراز و نشیب های احساسی خود را بشناسید. برای اینکه بدانیم چگونه احساسات خود را کنترل کنیم ، ابتدا باید بدانیم چه زمانی و به چه دلایلی احساساتی می شویم.

    هر وقت ناگهان از چیزی شکایت کردید ، دلیل عصبانیت خود را پیدا کنید. کنترل احساسات به این معنی نیست که باید احساسات واقعی خود را انکار کنید. در عوض ، آنها را مانند کارهایی تصور کنید که باید بطور منظم انجام دهید. به عنوان مثال ، با خود بگویید: “خوب ، من احساسی را که دارم دوست ندارم ، اما به هر حال ما خیلی حسودیم!” در مرحله بعدی از خود بپرسید که چرا چنین احساسی دارید: “من متنفرم که بگویم حسادت می کنیم ، اما واقعیت این است که چون رضا ماشین را عوض کرده است و حالا من باید با همان آشغال عقب و جلو بروم ، ما خیلی حسود ” از!”

    به جای توجیه احساسات ، به نفع شماست که با خود صادق باشید. بیشتر افراد در چنین شرایطی سعی می کنند خود را گول بزنند و احساسات واقعی خود را انکار کنند.اما برای کنترل احساسات خود ، ابتدا باید جسورانه به دنبال علت احساسی باشید که به روح شما وارد شده است.

    ۳. حال‌وهوای خود را تغییر دهیم

    تغییر حال و هوای خود

    بیشتر افراد تصور می کنند که احساسات ناخوشایندی که دارند خود به خود تحمیل می شود و دقیقاً مانند طوفانی بودن هوا فقط می توانند صبر کنند تا بالاخره شدت احساساتشان فروکش کند. اما جالب است بدانید که احساسات شدیدی که به طور ناگهانی حمله می کنند قابل کنترل هستند. شما می توانید احساسات ناخوشایند خود را به روشی مثبت تغییر دهید ، اما نه از طریق استراتژی های مخرب مانند پرخوری یا سیگار کشیدن. شخصی که می تواند احساسات خود را کنترل کند و خود را کنترل کند ، یعنی از سلامت روانی و بلوغ عاطفی برخوردار است و می داند چگونه خوشبخت زندگی کند.

    برای تغییر روحیه خود کار جدیدی انجام دهید. به عنوان مثال ، اگر احساس کسالت می کنید ، مطمئن باشید که فقط از تماشای برنامه های خسته کننده تلویزیونی حوصله تان سر می رود. در چنین شرایطی تلویزیون را خاموش کرده و به پیاده روی بروید. اگر عصبانی و ناراحت هستید ، فقط به چیزهایی فکر کنید که از داشتن آنها در زندگی خوشحال هستید. اگر از چیزی نگران هستید و می ترسید ، به خود بگویید ممکن است خیلی بدتر هم باشد.

    مهم این است که یک کار جدید راه اندازی کنید و نظر خود را تغییر دهید. شما نباید موج احساسات را سوار شوید و با این موج مخرب به مکانی که می روید بروید. در عوض ، چشمان خود را ببندید و عکس احساسات ناخوشایند فعلی خود را تصور کنید. به عنوان مثال ، وقتی چیزی شما را اذیت می کند ، چشمان خود را ببندید و چند لحظه خود را در حالت آرام و راحت تصور کنید. کمترین سود این روش خنثی سازی احساسات منفی است. با این استراتژی حتی ممکن است بتوانید احساسات منفی را با احساسات مثبت جایگزین کنید.

    ۴. کنترل احساسات را از دیگران بیاموزیم

    ما می توانیم از دیگران برای یادگیری کنترل احساسات خود کمک بگیریم. بیایید ببینیم چگونه افرادی که در مدیریت احساسات خود مهارت دارند ، با مشکلات کنار می آیند. به عنوان مثال ، از بخواهید جلوی عصبانیت شما را بگیرد ، در غیر این صورت حتی اگر به اهداف خود نرسیده اید باز هم می تواند لبخند بزند. اگر از توصیه هایی که این افراد به ما می دهند استفاده کنیم ، مطمئناً در کنترل احساسات خود موفق تر خواهیم بود.

    ۵. درست نفس بکشیم

    تنفس صحیح را فراموش نکنیم

    احساسات منفی تأثیر نامطلوبی بر بدن دارند. به عنوان مثال ، عصبانیت ضربان قلب و فشار خون شما را افزایش می دهد. به همین دلیل افراد مبتلا به فشار خون بالا احتمالاً به بیماری قلبی مبتلا می شوند. افسردگی همچنین سیستم ایمنی بدن را ضعیف می کند. برای جلوگیری از این عوارض جانبی ، باید یاد بگیرید که وقتی احساسات طاقت فرسا هستند ، به راحتی نفس بکشید. عصبانیت و اضطراب هنگام تنفس بی وقفه روی بدن تأثیر منفی می گذارد. در شرایطی که احساسات مخرب به شما حمله می کند ، به راحتی 5 ثانیه نفس نکشید تا بدن بتواند نحوه تنفس شما را تنظیم کند.سپس به آرامی نفس بکشید ، به طوری که ریه ها کاملاً پر از هوا شوند. در مرحله بعدی ، بسیار آهسته ، حتی کندتر از زمانی که نفس می کشید ، نفس بکشید. هنگام بازدم تصور کنید هوایی که از ریه ها بیرون می دهید آرامش و آسایش کامل است. به یاد داشته باشید که این روش دفع هوای ریه ها باعث می شود احساس خوبی داشته باشید و آرام باشید.

    ۶. برای کنترل احساساتمان، عقل‌مان را به کار بیندازیم

    بکار گیری عقل به جای احساسات

    هر احساس موجودی قدرتمند اما نادان است که گاهی نیاز به نظارت و راهنمایی دارد. مطمئناً باید انگیزه داشته باشید تا انگیزه ای برای انجام کاری داشته باشید. اما استفاده از احساسات مناسب در زمان مناسب و به روش صحیح از اهمیت بیشتری برخوردار است. واقعیت این است که هرچه افراد احساساتی تر می شوند ، احمقانه تر می شوند ، زیرا احساسات باعث می شوند بدون تفکر به جای عمل منطقی ، واکنش نشان دهید. بنابراین به جای اینکه فوراً هیجان زده شوید ، افکار خود را متمرکز و تازه نگه دارید.

    سعی کنید قبل از از دست دادن احساسات ، قسمت منطقی مغز خود را فعال کنید. با این کار از شدت احساسات خود می کاهید و می توانید بر قسمت احساسی مغز خود غلبه کنید. برای تحریک قسمت منطقی مغز ، تنها کاری که باید انجام دهید این است که سعی کنید نام برخی از همکلاسی های دوره ابتدایی خود را بخاطر بسپارید یا مثلاً وقتی احساسات زیاد می شود ، الفبا را در ذهن خود ورق بزنید.

    ۷. نیازهای احساسی خود را برطرف کنیم

    برطرف کردن نیازهای احساسی

    همه موجودات زنده نیازهایی دارند که در صورت عدم رسیدگی رنج می برند. نیازهای اساسی ما در انسان خواب ، غذا ، سرپناه و آب است. اگر هر یک از این نیازها برآورده نشود ، بدون شک احساسات آشفته ای را تجربه خواهیم کرد. علاوه بر نیازهایی که ذکر کردیم ، انسانها نیازهای عاطفی نیز دارند. این نیازها شامل موارد زیر است:

    احساس امنیت در زندگی و داشتن حریم خصوصی ایمن

    توجه و توجه داشته باشید

    توانایی کنترل زندگی

    احساس تعلق به جامعه بزرگتر.

    دوستی ، عشق و صمیمیت را تجربه کنید.

    احساس کسی بودن در زندگی ، خصوصاً احساس ارزش و موفقیت.

    مشغول جلوگیری از تنبلی و بی حوصلگی و افزایش اعتماد به نفس

    وقتی نیازهای عاطفی خود را برآورده کنید ، مسیر زندگی شما معنی دار و هدفمند می شود. در عین حال ، نادیده گرفتن ملزومات اساسی زندگی می تواند زندگی شما را بی معنی جلوه دهد و شما را در برابر مشکلات عاطفی آسیب پذیرتر کند. اگر به روشی زندگی می کنید که بالاترین نیازهای عاطفی خود را برآورده می کند ، پس از ثبات عاطفی خود لذت خواهید برد و کنترل احساسات خود برای شما آسان تر خواهد بود. اولین قدم این است که بفهمید در زندگی به چه چیزهایی نیاز دارید. پس از شناسایی این نیازها ، باید به دقت در مورد هر یک از آنها فکر کنید و سپس به سراغ فعالیتهایی بروید که به رفع این نیازها کمک می کند. به این ترتیب می توانید نیازهای عاطفی خود را برآورده کنید و هنگام غلبه بر احساسات ، به راحتی خود را کنترل کنید.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نه + 7 =

    دکمه بازگشت به بالا