چطور افکار منفی را در ۷ قدم از خود دور کنیم؟

فکر می کردم دوستم از اتفاقی که افتاده خوشحال می شود. اما از افکار منفی در امان باشید. فکر کردن در مورد آنها می تواند بهترین روزهای ما را خراب کند ، بهترین زندگی را تلخ کند و ما را از لذت های ساده و دوست داشتنی محروم کند.

او در قرعه کشی پول زیادی برنده شده بود و مدتی از این موضوع خوشحال بود. اما اکنون تنها چیزی که به ذهن کیث خطور کرد این بود: “درست است ، اما اکنون من یک مشکل جدید دارم. نمی دانم آیا باید این موضوع را به دوستم بگویم یا نه. اگر به آنها بگویم و آنها متوجه شوند ، اینطور خواهد شد بسیار بد باشید و آنها عصبانی خواهند شد ، و اگر من به آنها بگویم ، انتظار دارند که من این همه پول را به آنها بدهم. من نمی دانم چه کنم … “

برای جلوگیری از افکار منفی ، مقاله زیر را بخوانید.

من به او گفتم این “مشکلی” نیست. این تنها یک نگرانی است که باید به آن توجه کنید ، و من فکر می کنم هنوز باید از راه رفتن در ابرها بسیار خوشحال باشید.

“بله ، اما من بین پرداخت وام مسکن و خرید یک ماشین جدید گیر کرده بودم. من می خواهم یک پورشه بخرم. من اصلا نمی دانم چه کنم …”

اما به جای آزار و فشار (یا درخواست پول!) ، به ریشه واقعی افکار منفی فکر می کنم.

به قول یکی از دوستانم: “مشکلاتی که در زندگی با آن روبرو هستیم شخصیت واقعی ما را شکل می دهد و تعیین می کند که ما واقعاً چه کسی هستیم.” و این حقیقت است. افرادی که افکار منفی دارند و همیشه مشغول منفی اندیشی هستند می گویند: “درست است ، اما حتی” حتی وقتی اوضاع خوب پیش می رود ، اما از طرف دیگر خوش بین ها حتی در شرایطی که اوضاع خوب پیش نمی رود ، شاد و امیدوار باقی می مانند.

نشستم و به کیت نگاه کردم. یک جوان باهوش (که البته از هوش خود به اندازه کافی استفاده نمی کرد) ، او زیبا بود و حالا می توانست مرد ثروتمندی را ببیند که هنوز به نیمه خالی لیوان خیره شده است. با این حال ، من بسیاری از افراد را می شناسم که بنیان جدی دارند ، اما بسیار خوش بین تر ، مثبت تر و با انگیزه تر از او هستند.

تفکر منفی یک عادت بد ذهنی است که ممکن است از دیگران برای شما اتفاق افتاده باشد. یا این فقط یک دلیل برای “شجاع نبودن” است؟ زیرا در مواجهه با مشکلات و موانع زندگی ، شجاعت زیادی برای مثبت اندیشی لازم است (به خاطر داشته باشید که من در اینجا درآمد زیادی را “مشکل” کرده ام!). وقتی به آن نگاه کردم ، فکر کردم: “افکار منفی نیز مزایای خاص خود را دارند.”

شیطانی که می‌شناسیدش!

اندیشیدن به بدترین رویدادهای ممکن ، انتظار شکست ، توجه به کاستی ها و کمبودها حتی در مواردی که دیگران توجهی به آنها نمی کنند ، و سرانجام مشاهده نکات منفی از دید مثبت. همه اینها به ما اطمینان می دهد: “اگر همیشه بدترین وضعیت ممکن را تصور کنم ، وقتی پیش آید ناامید نمی شوم.”

یکی دیگر از “مزایای” افکار منفی سندرم “من به شما گفتم” است. برای برخی از افراد مهم است که پیش بینی های منفی آنها محقق شود تا اینکه اتفاقات خوب و مثبت رخ دهد و از اشتباه بودن آنها اطمینان حاصل شود.

قبل از این که بیش از حد در مورد افکار منفی صحبت کنم ، باید به شما بگویم افرادی که عادت دارند به چیزهای منفی فکر کنند نه تنها بیشتر در معرض افسردگی هستند ، بلکه به احتمال زیاد در طول زندگی خود به انواع بیماری های دیگر مبتلا می شوند. بقیه هستمنظور من این نیست که بگویم افکار منفی مستقیماً باعث بیماری می شوند ، اما مطمئناً به شما کمک نمی کنند!

در ادامه توضیح خواهم داد که چطور می تواند از افکار منفی جلوگیری کند. اما قبل از آن ، بیایید به یکی از اساسی ترین اشتباهاتی که بافنده های منفی می توانند مرتکب شوند نگاه کنیم.

مرسوم‌ترین اشتباه در افکار منفی

کیت با افتخار خود را “رئالیست” توصیف کرد. البته اینطور است! هرکسی که به چیزی اعتقاد راسخ دارد ، باور آن را “واقع بینانه” می داند. اگر این باور وجود فضانوردان در مریخ یا صداقت سیاستمداران است!

“واقع بین تر باشید!” این شعار در بین همه ، بدبین ها محبوب است و صادقانه می گویند آنها درست می گویند ، اما از آنجا که افکار منفی به ما اجازه نمی دهد زودتر تسلیم شویم ، این منفی به خودی خود نتیجه نهایی را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین وقتی منفی بافی می کنیم ، پیش بینی های ما به طور خودکار محقق می شوند. تحقیقات نشان داده است که باورهای ما در مورد سلامتی ما می تواند تأثیر بیشتری بر طول عمر ما نسبت به وضعیت واقعی سلامتی ما داشته باشد.

افکار منفی ، حتی وقتی همه چیز خوب است ، می تواند ما را غرق کند: “من و این همه شادی غیرممکن است!” به عنوان اولین نکته ، می خواهم به شما نشان دهم که تفکر منفی چطور بر درک ما از محیط ما تأثیر می گذارد.

۱. به حالت‌های افراطی فکر نکنید

اگر نمی توانید سایه را به درستی دریافت کنید ، نمی خواهید ناامید شوید ، بنابراین روی یک کاپو خوب سرمایه گذاری کنید. تقریباً هیچ بخشی از زندگی سیاه و سفید نیست ، هیچ قسمتی از زندگی صفر و یک نیست و هیچ چیز در زندگی همه یا هیچ را دنبال نمی کند. اما افکار منفی باعث می شود که بدترین چیزها را در بدترین شکل ممکن ببینیم.

“من نمی توانم امتحانم را آنطور که دوست دارم بگذرانم.” “من قطعاً شکست می خورم و نمی توانم در امتحان قبول شوم.”

مسیر شغلی من چالش های زیادی دارد و به زمان نیاز دارم. ” او می گوید: “همه چیز خراب می شود و من نمی توانم با شرایط سازگار شوم.” من در این مسیر شکست می خورم ».

“هنگام سخنرانی کمی استرس می گیرم.” “من از ترس سکته کردم!” همه مرا سرزنش می کنند و مرا مسخره می کنند. “

فکر کردن به همه یا هیچ چیز ظرافت های زندگی ما را از دست نمی دهد. این آینده را در قالب مجموعه ای از حوادث ناگوار ، فاجعه ها و حوادث ناخوشایند نشان می دهد. مطمئناً گاهی اوقات اتفاقات بدی می افتد ، اما با وجود شلوغی و شلوغی که از دکه های روزنامه فروشی می شنویم ، بیشتر زندگی ما خاکستری است ، نه سیاه یا سفید.

به عنوان اولین گام برای غلبه بر منفی ، لازم نیست همیشه و همه جا مثبت بیندیشیم ، بلکه باید به دنبال واقع گرایی باشیم و زندگی را خاکستری بدانیم. فرض کنید شما نگران یک رابطه هستید. به جای گفتن: “این نتیجه یک فاجعه خواهد بود!” من مطمئن هستم. “یا حتی” من مطمئن هستم که همه چیز عالی خواهد شد! “اینگونه به قضیه نگاه کنید:” امیدوارم اتفاقات خوبی برای ما رخ دهد ، خوب و گاهی بد ، مانند هر رابطه ای. “

روی یک تکه کاغذ ، موضوعی را بنویسید که نسبت به آن نگرش منفی دارید. بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد را بنویسید.اکنون سه رویداد بینابینی را بنویسید. برای این کار ، سعی کنید رویدادهایی را انتخاب کنید که بیشتر واقع گرایانه هستند تا هیجان انگیز و جذاب. در نظر گرفتن امکانات مختلف و داشتن گزینه های بیشتر به شما کمک می کند تا به وضوح فکر کنید و به جای رفتارهای احساسی تصمیمات بهتری بگیرید.

۲. اتفاقات بد را اینقدر تعمیم ندهید!

این س yourselfال را از خود بپرسید: “آیا وقتی اتفاق بدی می افتد بیش از حد تعمیم می دهم؟” “من فکر می کنم این بد در همه جا در حال گسترش است و به جای محدود کردن آن به زمان و مکان خاص ، آن را به همه چیز و همه جا ربط می دهم؟”

برای مثال ، فرض کنید در مصاحبه شغلی رد شده اید. آیا این را به همه چیز تعمیم می دهید و با خود می گویید: “هرگز موفق نمی شوم!” اگر در آزمون رانندگی قبول نشوید ، با خود می گویید: “خوب ، من نتوانستم قبول شوم.” خوشحال نیستم ، اما دفعه بعد بیشتر تلاش می کنم و موفق می شوم. “یا آیا شما خود را یک “احمق” که نمی تواند کاری انجام دهد و خود را سرزنش کند؟

۳. اتفاقات خوب را دستِ‌کم نگیرید

افکار منفی ما را از دیدن چیزهای مثبت حتی زمانی که واقعاً اتفاق می افتند ، باز می دارد. این دقیقاً مانند داشتن عینک مخصوص است که به شما اجازه نمی دهد رویدادهای مثبت را مشاهده کنید و فقط رویدادهایی که جنبه منفی دارند و افکار منفی را تقویت می کنند ، از طریق آنها عبور می کنند. این عینک باعث می شود شکست های خود را بزرگ و موفقیت هایتان را کوچک ببینید و این باعث ناامیدی و احساس شکست می شود.

عادت کنید شکستگی های خود را موقتی و متناوب و نه دائمی و عمومی مشاهده کنید. همه ما بیشتر تمایل داریم به نتیجه ای برسیم که انتظارش را داشتیم. به عنوان مثال ، اگر برای کسی احساس بدی دارید ، حداقل به چیزهای مثبت در مورد او فکر کنید: “بسیار ریاکار و ریاکار! خیلی … اما هی ، صادقانه بگویم ، او در این پروژه به من کمک زیادی کرد.” یک نفر همچنین بسیار خنده دار است و او زمان خوبی را با او دارد. “همیشه موارد مثبت وجود دارد ، اما شما باید آنها را پیدا کنید.

این مطلب ادامه دارد … .